شهرخبر
برچسب‌های مهم خبری:#اصلاح طلبان#یزد

مثلث نابودی اصلاح‌طلبان: حسن روحانی- کلاب هاوس - کارگزاران سازندگی

حزب کارگزاران

روزنمه آفتاب یزد نوشت: همکاری سه عامل با یکدیگر باعث شد اصلاح طلبان نیست و نابود شوند.

به گزارش مشرق، روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در گزارش اول خود با انتقاد شدید از اصلاح طلبان نوشت:الان بهتر می‌شود به ماجراهای یک ماهه ی رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری نگریست و تحلیل ارائه داد یعنی ۸ سال بی‌توجهی حسن روحانی به اصلاح‌طلبان، تمام آن هشت سال همراهی و بهره‌وری کارگزاران و در نهایت دل خوش داشتن به «کلاب هاوس» یک «مثلث برمودای سیاسی» پیش پای اصلاح‌طلب‌ها قرار داد که یا باید از کنار آن می‌گذشتند یا باید ورود می‌کردند و نیست و نابود می‌شدند برخی تا لحظه ی آخر ایستادگی کردند اما بعضی تاب نیاوردند و با تمام وجود سقوط خود به این مثلث برمودای سیاست را به نظاره ایستادند.

این روزنامه در ادامه می نویسد:خوبی دعواهای سیاسی به ملاحظه کاری است یعنی ممکن است طرف از حیات سیاسی ساقط شود اما خون از دماغ کسی نیاید بد نیست اگر گفت و شنودهای «کلاب هاوسی» را مرور کنیم. خیلی از اصلاح‌طلب‌ها صبح فردای تا پاسی از شب وراجی برخی گوش کردن به همدیگر می‌گفتند اصل حرف‌ها قبول اما چرا همتی!؟

الان شاید خودِ مرعشی هم فهمیده باشد که وارد بازی آن‌ها شدن لطفی نداشت که هیچ، بدنامیِ محض بود که اگر قرار بود حمایت از اصلاح‌طلب شناسنامه دار صورت بگیرد یا نگیرد اساساً نباید نوبت به همتی می‌رسید! شورای نگهبان از میان صدها نامزد رسید به هفت نام اما با قطعیت می‌گویم حتی اگر همه ی نام و نشان دارها آمده بودند با همه سلایق، بازهم در دو مسئله هیچ خللی ایجاد نمی‌شد؛ یکی در جلب و جذب مشارکت، دیگری در پیروزی «سیدابراهیم رئیسی» این وسط فقط شورای نگهبان به داد پزشکیان و جهانگیری و لاریجانی رسید که در کشاکش قرار گرفتن در معرض قضاوت عموم به تیر غیب حسن روحانی و کلاب هاوس و کارگزاران سازندگی دچار نشوند.

خلاصه و مفید، رقابت در زمین بازی ساخته و پرداخته ی ما صلاح طلب‌ها است واگرنه وقتی ۸ سال ایستادیم و اعتماد کُشی حسن روحانی را نظاره کردیم با کلاب هاوس می‌خواستیم اعتمادسازی کنیم یا با تکیه بر مثلث «مرعشی، کرباسچی و قوچانی»؟ خلاصه و مفیدتر بازی با مشارکت پایین دو رو دارد؛ یک رو واقعیتی است که داریم می‌بینیم روی دیگر فرافکنی ما اصلاح‌طلب‌ها است یعنی مردمی که هشت سال هست و نیست شان را از دست دادند باید یقه ی کدام طرفِ ماجرا را می‌گرفتند؛ اصلاحاتی‌ها را یا اصولگرایان را. دولتی که با حمایت اصلاح‌طلب‌ها بر سر کار آمده بود در میانه ی راه، با بخشی از اصلاح‌طلب‌ها بهتر کنار آمد اما مردم تمام اصلاح‌طلب‌ها را مقصر دانستند.

در این میان ما اصلاح‌طلب‌ها یا با همراهی با حسن روحانی اعتماد و معیشت و هست و نیست مردم را سوزاندیم یا با سکوت مان که در هر دو صورت مقصر بودیم و باید تاوان پس می‌دادیم که دادیم. ظرفیت رای اصلاح‌طلب‌ها همانی بود که دیدیم با یا بدون جهانگیری، پزشکیان و حتی علی لاریجانی، اصل ماجرا هیچ تغییری نمی‌کرد چون ما در «مثلث برمودای سیاست» از نظر مردم «نیست و محو» شده بودیم و چاره‌ای جز پذیرش شکست نداشتیم!