جزئیات حمله به 2 بازیگر دودکش + فیلم گفتگو
حجم ویدیو: 38.37M | مدت زمان ویدیو: 00:05:14

حمله به 2 بازیگر دودکش واکنش های زیادی را به همراه داشت. حمله به 2 بازیگر دودکش در محله قلعه میر توسط 2 مهاجم به علت حمایت این بازیگران از آیت الله ریسی در انتخابات 1400 با سلاح چاقو صورت گرفت. مهاجمان پس از حمله به 2 بازیگر دودکش از صحنه جرم متواری شدند.

به گزارش رکنا، نصرت میرعظیمی بازیگر سریال دودکش و «امیر دشتی» که به منظور تشویق مردم برای حمایت از رئیسی به شهرک قلعه‌میر رفته بودند مورد حمله تعدادی افراد ناشناس قرار گرفتند.

ماجرا از استوری حمایت و دفاع از آیت‌الله رئیسی آغاز شد؛ روز رأی‌گیری کمین کرده بودند و موتورسواری که صورتش را پوشانده بود به نصرت میرعظیمی بازیگر چاقو زد و او را مجروح کرد.

او در بیمارستان امام حسین(ع) گلستان بستری شده است و الآن دوران نقاهت را سپری می‌کند.

امیر دشتی هنرمند و تهیه‌کننده عرصه سینما و تلویزیون با بیان اینکه ماجرای درگیری را اینطور بیان کرد: «روز رای گیری بود برای حمایت از آقای رییسی به شهرک قلعه‌میر رفتیم متوجه حضور 2 مرد با یک موتورسیکلت شدیم. گمان کردیم آن ها مردم عادی هستند برای همین کار خود را ادامه دادیم.»

تهیه کننده سینما و تلویزیون ادامه داد: «در یک لحظه متوجه شدم که آن 2 مرد به نصرت میرعظیمی با چاقو حمله کردند و این بازیگر را به شدت کتک زدند. من سریعا اسپری گاز را از خودرو برداشتم و به کمک نصرت میرعظیمی رفتم.»

دشتی افزود:« وقتی به صحنه درگیری رسیدم با استفاده از گاز فلفل 2 مهاجم را فراری دادم. در این درگیری نصرت میرعظیمی چاقو خورد و به شدت آسیب دید. او اکنون در بیمارستان است و به سختی می‌تواند حرف بزند.»

هنرمند سینما و تلویزیون در پایان گفت: «ما برای حمایت از آقای رییسی در انتخابات 1400 کتک خوردیم برای اینکه مهاجمان از دشمنان آقای رییسی بودند.»

حمله به بازیگر سریال دودکش بازتاب‌های فراوانی را به‌دنبال داشت؛ چرا که بعد از استوری حمایت از آیت‌الله رئیسی، با ضربه چاقوی فرد ناشناسی راهی بیمارستان شد.

حمایت سیاسی بازیگران و هنرمندان همواره با بازتاب‌های فراوانی همراه بوده است، زمانی گفت‌وگوی صریح و جریان‌سازِ علیرام نوراییافشاگری‌هایش، نکاتی قابل تأمل را به ذهن متبادر می‌کند ازجمله این‌که عده‌ای می‌کوشند جریان روشنفکری، هنرمندان و چهره‌های شناخته‌شده روی دستِ آنان بچرخد، این بار در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری گروهی تلاش کردند با کمپین نه به صندوق و تحریم انتخاباتی، سلبریتی‌ها و هنرمندان را به‌سمتِ خودشان بکشانند.

خوشبختانه با درایت خوبِ هنرمندان این اتفاق نیفتاد و البته هم بسیاری از سلبریتی‌های میدان‌دار در این عرصه هم ترجیح دادند سکوت کنند و گروهی هم به‌محضِ اظهارنظر مورد حمله برخی قرار گرفتند که آن‌ هم قابل تأمل بود. جالب است داریوش ارجمند وقتیمردم را تشویق کرد در مشارکت مردمی حضور فعالی داشته باشند؛ بسیاری این دعوت‌ها را برنتابیدند و به این نوع اظهارنظرهای میهنی حمله کردند.

اما انتشار عکسی دلخراش نشان داد که از حمله مجازی به حمله میدانی رسیده‌اند؛ هنرمندی استوری در صفحه مجازی‌اش منتشر می‌کند و از کاندیدای مورد علاقه‌اش حمایت می‌کند اما در شامِ انتخابات 28 خردادماه عده‌ای ناشناس او را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند تا جایی که بسیاری فکر می‌کردند نصرت میرعظیمی بازیگر سینما و تلویزیون به رحمت خدا رفته است، همان‌طور که امیر دشتی دوستِ دیرینه‌اش از نزدیک شاهدِ این ماجرا بوده است، اعتقاد دارد اگر گاز اشک‌آور نداشت شاید اتفاقات دلخراش‌‌تری برای این بازیگر سینما و تلویزیون می‌افتاد.

بگذارید برای آن‌دسته از مخاطبینی که نصرت میرعظیمی را به‌یاد نمی‌آورند و نمی‌شناسند؛ شناسنامه‌ای از این بازیگر معرفی کنیم. نصرت میرعظیمی با نام میرحامد میرعظیمی بازیگر ایرانی در بهمن سال 1360 در تهران به دنیا آمده است. وی دانش‌آموخته رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر است. وی در چند سال اخیر بیشتر در سریال‌ها و فیلم دیده می‌شود. سریال "دودکش" سکوی پرتابش به‌سمت شهرت و معروف شدن بود که نقش کارگر قالیشویی را ایفا می‌کرد که اتفاقاً در آستانه پخش این سریال از شبکه یک سیما قرار داریم (شنبه 5 تیرماه پخش می‌شود)، پس از آن به چهره شناخته‌شده تبدیل شد، البته قبل از آن در سریال "در چشم باد" در نقش سرباز نیروی دریایی بازی کرده بود.

هرچه با عوامل سریال "دودکش" و خود نصرت میرعظیمی تماس گرفتیم نتوانستیم درباره آخرین وضعیت جسمی و اتفاقات پشتِ‌پرده این سوءقصد صحبت کنیم، در نهایت با حسن نوروزی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی صحبت کردیم و او به خبرنگار تسنیم گفت: ماجرا از استوری حمایت و دفاع از آیت‌الله رئیسی آغاز شد. روز رأی‌گیری کمین کرده بودند و موتورسواری که صورتش را پوشانده بود به این بازیگر چاقو زد و او را مجروح کرد. او در بیمارستان امام حسین(ع) گلستان بستری شده است و الآن دوران نقاهت را سپری می‌کند. خیلی نگران این بازیگر بودم و پیگیری کردم خوشبختانه خطر رفع شده است.

پیگیری‌ها را بیشتر کردیم تا به دوست 18ساله او رسیدیم که در صحنه حاضر بود و حتی افراد ناشناس به او هم حمله کردند، امیر دشتی که هم از هنرمندان و تهیه‌کنندگان خوبِ عرصه سینما و تلویزیون است، او ماجرا را این‌طور تعریف کرد:

"بعد از اینکه شاهد افت‌وخیزهای اقتصادی و اجتماعی و عملکرد ضعیف آقای روحانی بودیم، در دوران انتخابات تصمیم گرفتیم برای بهتر شدن شرایط به آقای رئیسی رأی بدهیم. بعد از آن در دوران انتخابات با هم به نقاط مختلف می‌رفتیم؛ بیشتر هم در مناطق قلعه‌میر، گلستان، سبزدشت، سلطان‌آباد و... تبلیغ می‌کردیم.

با شناختی که از آقای رئیسی داشتیم و سلامت کاری ایشان را دیده بودیم در قوه قضائیه و جاهای دیگر، تصمیم گرفتیم از ایشان حمایت کنیم به‌خاطر مردم و حداقل به‌خاطر اینکه وضعیت مملکت بهتر شود و اتفاقات خوب بیفتد. ما تصمیم گرفتیم با توجه به اینکه کمپین راه انداختند که "رأی ندهیم" و "نه به رأی" و وضعیت مملکت‌مان وضعیت مناسبی نبود. ما گفتیم ما هنرمندان و جوانان پا نگذاریم، پس چه‌کسی بیاید؟! تصمیم گرفتیم به‌همراه آقای میرعظیمی به‌طور قاطعانه به‌نوبه خودمان حمایت کنیم و در این مناطق کاری بکنیم، در این مناطق بتوانیم اندازه خودمان تبلیغ کنیم. ما تبلیغات را شروع کردیم و همه چیز خیلی خوب بود و ستادها می‌رفتیم و مردم را به رأی‌دادن تشویق می‌کردیم و شور انتخاباتی بسیار بالایی حاکم شده بود و تا جایی که صف‌های بلند و طولانی جلوی درِ مراکز اخذ رأی آن مناطق دیده شد. متأسفانه شب، آخر روز جمعه رأی‌گیری، در حال تمام شدن بود در حال سرکشی به صندوق‌ها بودیم من به رفت‌وآمد یک موتوری توجه کردم و مشکوک شدم به خودم گفتم شاید مسیرش با ما مشترک است.

در میانه راه نصرت گفت بایستم تا برود از مغازه خرید کند، منطقه، منطقه تاریکی بود؛ پیاده شد و رفت و کمی آمدنش طولانی شد، یکباره دیدم که سرنشینان همان موتور به او حمله کرده‌اند و دو نفر روی او نشسته‌اند و به‌ضربِ کشت او را می‌زنند. یک گاز اشک‌آور داشتم، من تنها کاری که کردم این بود که آن را برداشتم، اگر من آن گاز اشک‌آور را پیش خودم نداشتم اتفاقات بدی برای ما می‌افتد و یکی بلند شد چاقو پرت می‌کرد و چاقو به من اصابت نکرد و از فاصله یک‌متری دومتری، گاز را زدم و او دوید پشت موتور نشست.

نشستند روی موتور و من دنبال آن‌ها نرفتم که با صحنه وحشتناک و ناراحت‌کننده‌ای مواجه شدم آقای میرعظیمی کاملاً خونین و مظلومانه، روی زمین افتاد، بعد از آن اتفاق نخوابیدم و نتوانستم غذا بخورم؛ اتفاق کاملاً دردناکی بود. آقای میرعظیمی را در آغوش گرفتم و با 110 و اورژانس تماس گرفتم؛ بلافاصله سر صحنه رسیدند و اتفاقاتی افتاد و آقای میرعظیمی را به بیمارستان منتقل کردند."

او درباره آخرین وضعیت این بازیگر سینما و تلویزیون، توضیح داد: جراحت و وضعیت سختِ جسمانی برای ایشان اتفاق افتاد؛ چون بعداً پرسیدم متوجه شدم اول با موتور به او زدند و بعد با حمله و سوءقصد، چندین ضربه چاقو زدند و زخم‌های زیادی برداشته است، به‌سختی راه می‌رود و به‌سختی صحبت می‌کند، دو انگشت زیر شاهرگِ او را مورد اصابت قرار دادند که اگر خدای ناکرده به شاهرگ اصابت می‌کرد قابل جبران نبود، الآن وضعیت بهتری نسبت به همان دقایق اولیه دارد اما متأسفانه در شوک این اتفاق مانده است؛ خیلی درد می‌کشد و آن استرس، ترس و اتفاقی که برای ما افتاد، با ایشان همراه است. خدا را شکر دوباره خدا آقای میرعظیمی را به ما هدیه داد و لطف بزرگی بود.

دشتی در خصوص حمله و سوءقصد به خودش هم گفت: متأسفانه این افراد ناشناس به من حمله کردند و دو سه ضربه زدند یا چاقو پرت کردند اما به‌واسطه آن گاز اشک‌آور به من آسیب چندانی نرسید و خیلی وحشتناک آقای میرعظیمی را مجروح کردند همه ذهن و فکرم این بود که خداوند ایشان را نجات بدهد؛ ایشان را بغل کردم و به‌خاطر این‌همه سال رفاقت و مظلومیت آن صحنه و جراحت‌ها گریه می‌کردم.

این بازیگر در جریان این صحبت‌ها به ناسزاهایی که آن افراد ناشناس به ساحتِ آیت‌الله رئیسی دادند، اشاره کرد و افزود: زمانی که آقای میرعظیمی روی زمین افتاده بود و درگیری اتفاق افتاد و او را می‌زدند؛ الفاظ فوق‌العاده رکیکی به بنده، آقای میرعظیمی و آیت‌الله رئیسی نسبت می‌دادند که اصلاً قابل گفتن نیست؛ "فلان فلان شده‌ها، استوری و تبلیغ رئیسی می‌کنید"، و حرف‌های بدی که نمی‌توانم مطرح‌شان کنم. برای من محرز شد که به‌خاطر این حمایت ما را مورد حمله قرار داده‌اند، چون با کسی در آن منطقه خصومت نداشتیم و با همه ارتباط خوبی هم داشتیم، این افراد از دشمنان آیت‌الله رئیسی بودند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در پایان از رئیس‌جمهور منتخب مردم و محبوب شخص خودم و آقای میرعظیمی می‌خواهم "تو را به خدا، به فکر و حال دل مردم باشید، مردم ما خیلی سختی می‌کشند و خوب و مهربان‌اند". ما چندین پیشنهاد کاری از خارج از کشور داشتیم اما نمی‌رویم چون نسبت به ایران و ایرانی تعصب داریم؛ امیدوارم همه دست به دست هم دهیم تا حال مردم خوب شود.