به گزارش برنا، بهروز مفید تهیه کننده سینما و تلویزیون درباره تاثیر پرداخت دستمزدهای بالا به بازیگران و چشم انداز آینده رقابت شبکه نمایش خانگی و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، به نکاتی اشاره داشته که در ادامه می خوانید:

با توجه به دستمزد بالایی که شبکه نمایش خانگی در حال پرداخت به بازیگران است به نظر شما این مسئله به کیفیت تولیدات تلویزیون لطمه می زند یا خیر؟

وقتی شبکه نمایش خانگی می تواند پرداخت های بهتری داشته باشد حق انتخاب را برای بازیگر بالا می برد که با توجه به منافعش شرایط را بسنجد و انتخاب کند. در این شرایط به صدا و سیما فشار می آید و به دلیل محدودیتی که از نظر بودجه دارد نمی تواند پا به پای شبکه نمایش خانگی پیش برود و این شرایط هدف مانور تهیه کننده نخواهد بود. در این وضعیت بعضی از بازیگرها ترجیح می دهند که فقط با شبکه نمایش خانگی کار کنند.

تلویزیون چه اقداماتی باید انجام دهد که در رقابت با شبکه نمایش خانگی عقب نماند؟

تلویزیون نباید خود را درگیر رقابت کند. باید به اندازه ای که می تواند با تلاش به ارتقای کیفیت محتوای تولیداتش کمک کند و مدیریت هزینۀ مطلوبی داشته باشد چون مخاطب عمومی دارد. در واقع رده های مختلف سنی در خانواده از کوچک و بزرگ پای تلویزیون نشسته اند و همین باعث می شود در ساخت تولیداتش یکسری محدودیت ایجاد شود و می بایست ملاحظات بیشتری داشته باشد، درحالی که مخاطب در شبکه نمایش خانگی آزاد تر است و به راحتی می تواند فیلم های مورد علاقه اش را با مسائل اجتماعی بازتر یا خشن تر و ... انتخاب و خریداری کند.

شبکه نمایش خانگی با توجه به شرایط خاصش محدودیت هایی برای تولید دارد ولی دستش برای ورود سرمایه گذار بازتراست. به نظرم صدا و سیما خیلی نمی تواند با این فضا رقابت کند. ضمن اینکه تلویزیون همزمان چند سریال را با هم پخش می کند و شبکه نمایش خانگی حجم خاصی دارد و تعداد پخش آن کمتر است.

چه چشم اندازی از رقابت شبکه نمایش خانگی و تلویزیون در آینده دارید؟

به نظرم همین روال ادامه خواهد داشت و هر دو جایگاه خود را خواهند داشت. شاید در یک مقطع فضای نمایش خانگی برد بیشتری داشته باشد و در فصلی دیگر اگر صدا وسیما سریال های خوب و برنامه های مفرح داشته باشد می تواند با این شبکه در رقابت باشد. ضمن اینکه وزارت ارشاد و صدا و سیما باید مدیریت کنند و اجازه ندهند وضعیت لجام گسیخته شود. البته این رقابت را باید به فال نیک بگیرند که باعث می شود هر دو تلاش کنند که موفق تر باشند. صدا و سیمای ما دولتی است و بنا به دلایل زیادی با بخش خصوصی همیشه فاصله دارد و اختلاف بخش دولتی و خصوصی جزو پارامترهایی است که باید آن را در این رقابت مد نظر قرار داد.

 

مجید مولایی تهیه کننده سینما و تلویزیون تهیه کننده آثاری از جمله مجموعه های تلویزیونی «بانوی عمارت»، «نیمه گمشده»، «چرخ فلک» و فیلم های سینمایی «سفر سرخ» و «دیدار» در این باره به سوالات برنا اینگونه پاسخ می دهد:

با توجه به دستمزد بالایی که شبکه نمایش خانگی در حال پرداخت به بازیگران است به نظر شما این مسئله به کیفیت تولیدات تلویزیون لطمه می زند یا خیر؟

پرداخت دستمزدهای بالا در شبکه نمایش خانگی به تولیدات تلویزیون لطمه زده است. در واقع تلویزیون با بودجه هایی که برای ساخت سریال ها در نظر می گیرد قادر به جذب مخاطب نیست. به هر حال بودجه ای را که در رسانه خانگی برای هر سریال پیش‌بینی می کنند حدود 5/2 تا 3 برابر شاید هم بیشتر از بودجه هایی است که برای سریال های تلویزیون تعیین می کنند در نتیجه وقتی بودجه بیشتری دارند سوپراستارها برای آنها بازی می کنند. البته تلویزیون به دلیل اینکه آنتن دارد باید خط تولید سریال هایش بالا باشد که بتواند آنتن را پر کند در این شرایط قادر نیست دستمزدهای بالا را به بازیگرها پرداخت کند.

به هر حال رابطه عرضه و تقاضا است. وقتی یک بازیگر در شبکه نمایش خانگی ماهیانه یک میلیارد تومان دستمزد دریافت می کند مشخص است تلویزیون قادر به پرداخت چنین دستمزدهای بالایی به بازیگران نیست. در نتیجه بازیگرهای سریال نمایش خانگی اغلب سوپراستارها هستند که در سینما فعالیت داشته اند و در شبکه نمایش خانگی هم بازی می کنند، اما بازیگرهایی که در تلویزیون بازی می کنند اکثرا چهره های درجه 2 و 3 محسوب می شوند و سوپراستار نیستند.

با توجه به شرایط، این روال طبیعی است و می توان گفت قواعد بازار این کار دست هیچ کسی نیست و کاری هم از دست کسی ساخته نیست چون تلویزیون می نمی تواند بودجه سریال های خود را انقدر زیاد کند که بتواند دستمزدهای بالا را پرداخت کند. به فرض مثال حتی اگر بودجه هم داشته باشد آیا سیاست درستی است که دستمزدهای بالا به بازیگران پرداخت شود یا نه؟ البته شبکه رسانه خانگی هم مارکتینگ خود را دارد و بودجه ای که خرج می کند، پول یوزر و حجم اینترنتی که تهیه می کند باید به این شبکه برگردد.

به همین دلیل به تهیه کننده ها می گویند بازیگرهای چهره و معروف را برای سریال ها انتخاب کنند. به نظرم این سیاست ها قواعدی است که بازار برای پخش آثار نمایشی به 2 رسانه تلویزیون و شبکه نمایش خانگی تحمیل می کند.

تلویزیون چه اقداماتی باید انجام دهد که در رقابت با شبکه نمایش خانگی عقب نماند؟

واقعیت این است که در حوزه سریال سازی آنچه که در دنیا مهم است قصه است. وقتی شبکه های خارجی به صورت جهانی از همه کشورهای دنیا سریال می سازند و پخش می کنند به این معنی است که بازیگر و کارگردان در درجه دوم اهمیت هستند. چون وقتی تولید یکسری سریال در آلمان، اسپانیا یا هند تولید می شود مخاطبان آمریکا و کانادا بازیگرها و کارگردان این کشورها را نمی شناسند پس چرا این سریال ها برای مخاطبین جهانی جذاب است؟ وقتی پخش می شوند رشد بسیار بالایی از مخاطب در کل دنیا را دارند، ولی آنها که بازیگران سوپراستار اسپانیا و ... را نمی شناسند پس علتش این است که قصه این فیلم ها جذاب است. به نظرم تلویزیون نمی تواند در این رقابت حرفی برای گفتن داشته باشد برای اینکه سیستم تلویزیون آنقدر پیچیده و دچار مشکلات زیادی است که قادر نیست با قصه پردازی، درست رقابت کند.

اگر تلویزیون این واقعیت را بپذیرد که بودجه اش این اجازه را به او نمی دهد که با انتخاب بازیگر و کارگردان بتواند با رسانه خانگی رقابت کند. بلکه تنها ابزار قدرتی که برای رقابت دارد قصه و داستان است. یعنی باید بپذیرد که مردم داستان را دوست دارند.

در آثار نمایشی و تلویزیون می خواهند قصه را ببینند. دیدن بازیگرهای سوپراستار در مرحله دوم است.

تلویزیون با سانسورها و ضوابط عجیب و غریبی که دارد محدودیت ایجاد می کند. چون معمولا نظر روی سلیقه عده ای است که سن آنها 50 سال به بالا است و معمولا نگاه این تصمیم گیرنده ها به روز نیست بلکه مربوط به 2 الی 3 دهه گذشته است به همین دلیل، مخاطبان اکثر سریال ها افراد میانسال به بالا هستند و در هیچ کدام از آثار نمایشی حرف جدیدی برای نسل جوان ندارند. در نتیجه در هیچ زمینه ای نمی توانند رقابت کند. اصل ماجرا این است که تلویزیون باید دست هایش را بالا ببرد و شکست را بپذیرد و بگوید من باختم.

چه چشم اندازی از رقابت شبکه نمایش خانگی و تلویزیون در آینده دارید؟

به نظرم تلویزیون در حوزه سرگرمی و سریال سازی با رویکرد و سیاستگذاری های که دارد قطعا با شکست روبرو می شود.

پیش بینی ام این است مردم در یکی دو سال آینده مصرف حوزه نمایش خود را بیرون از سبد تلویزیون تامین خواهند کرد و سریال های تلویزیون می سوزد. تلویزیون فقط برای درصدی از افراد که امکان دیدن سریال ها را ندارند یا هزینه سریال های شبکه نمایش خانگی را نمی توانند پرداخت کنند به عنوان رسانه باقی می ماند.

البته واقعیت این است که در همه جای دنیا تلویزیون در رقابت با پلتفرم ها قافیه را باخته و ریزش شدید مخاطب داشته است. در ایران هم همینطور خواهد بود البته نه در حوزه سیاست، ولی در حوزه سرگرمی سازی و آثار نمایشی به سمت بخش خصوصی خواهد رفت. همه اینها سبد خانواده را پر خواهند کرد و تلویزیون با رویکردی که دارد در آینده هم حرفی برای گفتن ندارد.

آیا ممیزی های تلویزیون در پایین آمدن مخاطبین موثر است یا نه؟

صد درصد موثر است. نگاه مدیران تلویزیون به فیلمنامه و موضوعی که نویسنده باید به آن بپردازد به شدت از مد افتاده و عقب مانده است. موضوعات به شدت سلیقگی و بر اساس یک رویکرد خاص تکراری شده و تا زمانی که این نگاه ها حاکم باشد و نظارت و کنترل های آنها روی فیلمنامه ها است و حاضر نشوند که بپذیرند مخاطب یک توده انبوه شکل نیافته نیست. بلکه برای خود سلیقه، فهم و درک دارد و تا زمانی که مدیران تلویزیون این فهم را از مخاطب پیدا نکنند به علاقه و سلیقه اش نزدیک نشوند و به آن شکلی که برای آنها جالب است روی نیاورند اگر پیامی و حرفی هم دارند حتی با اینکه بفهمند مخاطبشان چه چیزی را نیاز دارد با او همراه نشوند. همین مسیر قبلی را جلو خواهند رفت و روز به روز با ریزش مخاطب بیشتری روبرو می شوند.

به نظرم مهمترین عاملی که تلویزیون را  به این روز انداخته و سریال هایش در مقابل سریال های رسانه نمایش خانگی حرف خاصی برای گفتن ندارد بیشتر از اینکه پول ندارد و در موارد دیگری مشکل دارد دلیل اصلی اش در رویکرد و نگاهش به قصه، مضمون و محتوا است.