مرحوم مسعود بهبهانی نیا در خصوص چند و چون کار نویسنده و فیلمنامه نویسان با خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت و گو کرد که در زیر می خوانید.

نویسنده ها چقدر باید برای خلق شخصیت و پرداختن به سوژه و داستان به جامعه توجه داشته باشند؟

وظیفه نویسنده این است که بیانگر مسائل، مشکلات و به نوعی بازتاب دهنده خواست و نیازهای مردم باشد. درواقع نویسنده یک عنصر پیشرو است و باید آگاهانه نسبت به مسائل اجتماعی بینش داشته باشد ضمن اینکه شخصیت ها و ماجراهایی را طراحی کند که مردم واقعیت زندگی خود را در آن داستان، فیلمنامه و سریال مشاهده کنند. وظیفه دیگری که نویسنده دارد این است که امید را در دل مردم زنده نگه دارد و اثر او پیام روشنی برای تلاش و کوشش و پویایی جامعه داشته باشد.

نویسنده ها توجه شان بیشتر معطوف به مسائل سیاسی و اقتصادی است چراکه در بسیاری از فیلمها و سریال ها به صورت طنز یا درام به یک این گونه سوژه ها می پردازند آیا این چه دلیلی دارد؟

به دلیل التهابی که در جامعه به خاطر مسائل اقتصادی و نا ملایمات زندگی مردم وجود دارد، این اتفاق رخ می دهد. چرا که  معمولا نویسنده ها به سوژه های روز توجه می کنند و بازتاب دهنده این وقایع هستند. درواقع این رویکرد  حکایت گر بحران در اجتماع است. بحران فساد و آشفتگی اقتصادی و نابرابری طبقاتی. در یک مقطع زمانی،  جنگ مسئله اصلی بود و اکنون  مسائل اقتصادی موضوع اصلی جامعه است.  به هر حال نویسنده هم عضوی از جامعه است و  در میان مردم زندگی می کند و نمی تواند نسبت به درد مردم بی تفاوت باشد.

او ادامه داد: معمولا نویسنده اگر قرار باشد برای تلویزیون بنویسند،  بین خواست مدیران و مردم، بین ایده آلها و آرمانها و شعارها از یک سو و مشکلات جامعه و مردم از سوی دیگر درگیر هستند. برخی نویسندگان به آرمان ها و ایده آل های مدیران نزدیک می شوند و برخی ترجیح می دهند صدای مردم باشند.  اما تعادل بین ایده آلها و واقعیت جامعه می تواند یک متن خوب را شکل دهد.

به نظر شما روابط خانوادگی، مسائل زناشویی و... در آثار سینمایی و تلویزیونی ما به درستی پرداخته شده است؟

در برخی از  آثار هنری و سریالها و فیلمها  بله و در برخی دیگر نه!

گاهی اوقات در مورد نقش زن کوتاهی و غفلت می شود و بجای دادن نقشی اجتماعی و فعال در حد کسی که مرتب چای می آورد و در آشپزخانه دیده می شود، تقلیل پیدا می کند. ما باید تلاش کنیم زن را به عنوان یک عنصر فعال و تاثیر گذار در خانواده و جامعه مطرح کنیم. نوشتن در هر سطح و سوژه ای  بستگی تام به تجربه شخصی نویسنده در مسائل اجتماعی و خانوادگی دارد. به هرحال نویسنده از دانش و تجربه خود  استفاده و تمام این تجربیات را به داستان و فیلمنامه تبدیل می کند.

در حقیقت اگر این تجربه را نداشته باشد به طور مثال بخواهد از جنگ بنویسد درحالی که در جنگ نبوده یا در مورد وقایع و تحولات اجتماعی بنویسد که دانش و تجربه اش را نداشته باشد، کار نهایی ضعیف و دور از واقعیت ارایه می شود. نویسنده ای که  در بین مردم کمتر حضور دارد و با مشکلات آنها آشنا نیست، قاعدتا شخصیت هایی که خلق می کند باور پذیر نیستند و نوعی شخصیت های ذهنی هستند که مردم با آن ها ارتباط برقرار نمی کنند.

او افزود: هرچه نویسنده دانش، بانک اطلاعاتی و عاطفی اش بیشتر و از تجربه برخوردار باشد می تواند شخصیت های واقعی و مناسبات واقعی بین خانواده ها و مسائل و مشکلات روز آن ها را منعکس کند.

آیا نویسنده های ما برای شناخت مسائل روحی و روانی، پدر فرزندی، مادر فرزندی تحقیق و پژوهش کافی را دارند؟

این موضوع هم بستگی به نویسنده دارد چراکه هیچ سر فصلی معمولا به عنوان تحقیق در کار ها دیده نمی شود یک قراردادی با نویسنده بسته و هزینه تعیین می شود و از او می خواهند سریالی را بنویسد و در نتیجه این بستگی به خود نویسنده دارد که خودش چقدر به متون، کتاب ها، تحقیق و بررسی های  میدانی توجه داشته باشد.

من شخصا در آغاز کار هایم همین گونه عمل می کنم و مدتها به تحقیق در مورد سوژه می پردازم. الزام به تحقیق و پژوهش  را باید سازمان یا متولیان از نویسنده ها بخواهند یا مطالب و پژوهش هایی را در اختیار نویسندگان بگذارند تا آن ها کم تر به تخیل خود رجوع کنند و به واقعیت ها نزدیک شوند.