یادداشت|۵ نکته در باب «فرهنگ عمومی»
یکی از راهکارهای ارتقای فرهنگ عمومی توجه به برگزاری برنامهها و رویدادهای مردم محور است. جامعه یک زمین بازی حساس برای نقشآفرینی در موضوع فرهنگ عمومی است که به هیچ وجه نباید مورد غفلت قرار گیرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، مهدی محمود اقدم در یادداشتی برای تسنیم نوشت: «فرهنگ» یکی از موضوعات پیچیده و در عین حال منحصر به فردی است که در تمام جوامع، موضوعات و رویدادها نقشآفرینی میکند؛ هم آشکار است و هم پنهان. حوزه بسیار وسیعی است که در عین اینکه خود را نشان میدهد، با چشم دیده نمیشود، اما حضورش در هر جامعهای حیاتی است.
در تعریفی ساده میتوان گفت که فرهنگ مجموعهای از اعتقادات، هنجارها و رفتارهاست که کنش افراد مختلف در ارتباط با یکدیگر را کنترل و مدیریت میکند. در همین تعریف ساده، یک ویژگی بسیار مهم به چشم میخورد و آن هم «عمومی بودن» این مقوله است. به عبارت دیگر، فرهنگ زمانی معنا پیدا میکند و به چشم میآید که در سطحی عمومی دیده شود. از این رهگذر میتوان به مقوله مهمی رسید که با عنوان «فرهنگ عمومی» شناخته میشود.
زمانی میتوان صحبت از ارتقای فرهنگ عمومی کرد که با فعالیتهای فرهنگی دقیق و گسترده که متناسب با نیاز مردم باشد، جریانساز شد. نمونههایی از این فعالیتها را دیدهایم اما عمده آنان چراغی کم نور بوده و خیلی زود خاموش شده است.
فرهنگ عمومی، مقولهای در 2 سطح
فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب که در میان عموم جامعه رواج دارد، دارای دو بخش است. یک بخش آن ظاهری است و در موضوعاتی نظیر شکل معماری شهر، ظاهر آن، آراسته شدن به المانهای نمادی در مناسبتهای ملی و مذهبی و ... به چشم میخورد. این سطح از فرهنگ عمومی تاثیر قابل توجهی بر ذهنیات و رفتار شهروندان دارد اما تاثیرگذاری آن چندان عمیق نیست.
سطح دیگر فرهنگ عمومی باطنی و نامحسوس است که نمونه آنها را میتوان در موضوعاتی نظیر گسترش اخلاق، وقتشناسی، پایبندی به حقوق مردم، رعایت حق همسایگی، وجدان کاری، فرهنگ مطالعه و آگاهی، احترام به سالمندان و ... جستوجو کرد. این سطح از فرهنگ عمومی اگرچه پیچیدگیهای خاص خود را دارد اما سطح تاثیرگذاری آن به شدت عمیق بوده و شاید تا سالها در ذهن مردم باقی بماند. کارهایی نظیر برگزاری یک تئاتر خیابانی تاثیرگذار در مناسبتهای ملی و مذهبی، تلاش برای بهبود فرهنگ محلههای با آسیب اجتماعی فراوان، نامگذاری یک خیابان و محله به الفاظ نیکو و ... از جمله رویدادهایی است که دارای سطح باطنی فرهنگ عمومی بوده و شاید تا سالها تاثیرگذار باشد.
در گسترش فرهنگ عمومی توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد:
اولین موضوع که نباید مورد غفلت قرار گیرد، نقشآفرینی و تاثیرگذاری دولت، نهادها و ارگانهای فرهنگی در تبیین فرهنگ عمومی در جامعه است. به عبارت دیگر، بار اصلی شکلگیری و نهادینه شدن فرهنگ عمومی در جامعه برعهده دستگاه حاکمیتی است. بارها دیده شده است که یک اقدام فرهنگی مستمر و حساب شده از سوی یک نهاد فرهنگی چگونه در بین مردم بازتاب گرفته و زنجیره وار در سطح عموم مردم گسترش پیدا کرده است.
اهمیت این موضوع به قدری است که رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنه ای که یکی از دغدغهمندان جدی در حوزه فرهنگ هستند، در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در 19 آذرماه سال 1392 توصیهای مهم خطاب به مسئولان دارند:
«دولت و مسئولان موظفند که توجه کنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند کجا داریم میرویم، چه دارد اتفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف کنند؛ جلوی موانع را، عناصر مخرب را، عناصر مفسد را بگیرند.»
توجه به این فرمایش عمیق و دقیق به خوبی نشان میدهد که دستگاههای دولتی و حکومتی وظیفه سنگینی در زمینه توسعه و نهادینهکردن فرهنگ عمومی دارند. به عبارت دیگر، برای فرهنگ عمومی باید کار کرد و چه بسا بیشتر از موضوعات دیگر باید تلاش کرد، چرا که فرهنگ روح جامعه است و فرهنگ عمومی بهمثابه یک موتور محرک تمام فعالیتها، هنجارها و روابط بین مردم در جامعه را تنظیم میکند.
دومین نکته در باب فرهنگ عمومی را میتوان از فرمایش رهبری که در بالا ذکر شد، برداشت کرد. تاکید ایشان به مسئولین و دولت، پایش دقیق و مستمر فرهنگ عمومی و همچنین برداشتن عوامل مخرب در این راه است. بنابراین باید اشاره کرد که فرهنگ عمومی در هر دوره و زمان، متناسب با شرایط آن باید مورد پایش قرار گرفته و در صورت لزوم اقدامات راهگشا انجام داد.
چه خوب است که نگاهی موشکفانه به اقدامات فرهنگی یک سال قبل صورت گیرد و تاثیرگذاری آن بر فرهنگ عمومی از منظر کارشناسان و دغدغهمندان حوزه فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد.
سومین نکته گرهخوردگی و پیوند عمیق فرهنگ عمومی با مردم است. در حقیقت یکی از راهکارهای ارتقای فرهنگ عمومی توجه به برگزاری برنامهها و رویدادهای مردم محور است. هر آن چیزی که با مردم سروکار دارد و به عبارتی بهتر «عمومی» محسوب میشود یک زمین بازی حساس برای نقشآفرینی در موضوع فرهنگ عمومی است که به هیچ وجه نباید مورد غفلت قرار گیرد. در این زمینه نمونههای خوب و بد فراوانی وجود دارد.
برای مثال از مدتها پیش برای گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، امکاناتی برای مطالعه کتاب در مترو، اتوبوس و ناوگان حمل و نقل عمومی فراهم شد. این امکان در ابتدا به صورت فیزیکی (یعنی قرار دادن کتاب) و بعدها به صورت الکترونیکی بود اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر توجه چندانی به این ظرفیت شگرف نشده و به دست فراموشی سپرده شده است. در حقیقت این اقدام خوب، مستمرا مورد پایش قرار نگرفته است. همچنین به یاد دارم که با نصب تلویزیونهای کوچک در فضای مترو، محتوایی ساده اما غنی در جهت گسترش اخلاق شهروندی، حق همسایگی و ... پخش میشد. این اتفاق مبارک باید مورد توجه قرار گیرد تا مبادا با غفلت به دست فراموشی سپرده شود.
در این بین البته اتفاقات مثبتی هم انجام شده است که نباید آنها را از قلم انداخت؛ اتفاقاتی که تاثیر مثبت آن تا سالها در ذهن مردم ماندگار شده است. برای مثال، تغییر نام یکی از مناطق تهران که از قدیم به «دخانیات» معروف بوده به محله «سلامت» اقدام تاثیرگذاری در جهت افزایش سلامت روانی و ذهنی شهروندان بود که انجام شد. این کار بار معنایی ویژهای برای مردم شهر تهران به همراه داشت و توجهات زیادی را معطوف خود کرد. بدون شک اگر چنین اقدامات موثری به ویژه در محلههای آسیبپذیر اجتماعی ادامه داشته باشد شاهد اتفاقات بسیار خوبی خواهیم بود.
موضوع چهارم توجه به این نکته است که فرهنگ مقولهای «به روز» است. با تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه تغییر پیدا کرده و به روزرسانی میشود. از این روی فرهنگ عمومی هم متاثر از آن، «به روز» و منطبق بر نیازهای جامعه است. لازم است که متولیان فرهنگی، مسئولان و دستگاههای مسئول در این زمینه نسبت به این ویژگی مهم آگاه بوده و برنامههای خود را در این راستا تنظیم کنند.
باید توجه داشت که هر کس نیازهای روز جامعه را دقیقتر احصا کرده و براساس آن برنامهریزی کند، میدان فرهنگ عمومی را به نفع خود رقم میزند. اگر خدای نکرده دشمنان انقلاب اسلامی زودتر از ما آستین بالا زده و با سوار شدن بر نیازهای جامعه، میدان فرهنگ را به دست گیرند، اتفاقات بسیار ناگواری در انتظارمان خواهد بود. این موضوع همان چیزی است که رهبر انقلاب سالها از آن با عنوان «تهاجم فرهنگی» یاد میکنند و همواره نسبت به آن دغدغه دارند.
نکته پایانی استمرار و ثابتقدمی در عرصه فرهنگ است. باید دقت داشت که فرهنگ عمومی زودگذر و آنی شکل نمیگیرد و چه بسا ماهها باید زحمت کشید تا یک خط فرهنگی در جامعه پررنگ شود. بنابراین نباید با ناملایمتیها ناامید شد. بدون شک هر گامی که در این میدان برداشته شود تاثیرگذاری خود را خواهد داشت اما زمانی تبدیل به جریانی ماندگار میشود که سالها و ماهها روی آن کار کرد.
در پایان اشاره میشود که فرهنگ تعیین کننده شیوه رفتار و تفکر جوامع است. جامعهای که از فرهنگ عمومی غنی برخوردار باشد، بهتر فکر کرده و در تمام صحنهها عاقلانهتر رفتار میکند. این میدان بزرگ امروز تبدیل به صحنهای مهم شده است و باید آگاه بود تا مبادا به دست نااهلان بیفتد. در هر جایی که با اقدامات راهگشا موفق شویم، فرهنگ عمومی یک گام به جلو میرود و در هرجایی که سستی و کم کاری صورت گیرد، زمینه برای تزلزل فرهنگ عمومی فراهم میشود.
انتهای پیام/