شهر خبر

هر شلوار گشادی، شلوار کردی نیست! + تصاویر

هر شلوار گشادی، شلوار کردی نیست! + تصاویر

لباس‌ها، بخشی از هویت یک قوم و فرهنگ محسوب می‌شوند. لباس‌های محلی اطلاعات بسیاری درباره افراد به ما می‌دهند. پیشتر درباره این اطلاعات صحبت کردیم. از طرفی می‌دانیم که پوشاک محلی در مناطق مختلف جایگاه قبل را ندارد و متاسفانه در میان بعضی اقوام، کمرنگ‌تر از گذشته شده است، زیرا نسل جوان دلشان می‌خواهد لباس‌های همه گیر شهری بپوشند و پوشیدن لباس‌های سنتی را نوعی عقب ماندگی می‌انگارند! این در حالی است که این لباس‌ها به قدری هنرمندانه با مواد طبیعی تهیه می‌شوند که بسیار گران قیمت هستند و چیزی کم از اثر هنر ندارند.

در هر منطقه، وضعیت با توجه به علاقه مردمش به فرهنگشان پیش می‌رود. گاهی زنان به لباسشان وفادارند و گاهی مردان و در بعضی مناطق، هم زنان و هم مردان تا حدودی پوشاکشان را دوست دارند و تا حدی هم اصالتشان را از دست داده‌اند. حالا در این متن می‌خواهیم شلوارهای محلی مردان را بررسی کنیم که در هر قوم نام و شکل به خصوصی برایش دارد. امّا چرا شلوار؟ چون این شلوارها به نظر شبیه هم می‌آیند و با دیدن هر شلوار گشادی، فکر می‌کنیم که همان شلوار کردی معروف است؛ امّا این تصوّر کاملا اشتباه است و هر کدام نمایانگر قومی مجزا هستند که از هم متفاوت هستند و با مطالعه این متن، متوجه تفاوت این شلوارها از یکدیگر می‌شوید.

جایگاه شلوار در فرهنگ ایرانیان

کافی است به نقش برجسته‌های اولیه که از هزاران سال پیش به جا مانده نگاه کنید تا ببینید از همان زمان، شلوار جزء مهمی از پوشاک ایرانیان بوده است. اما هر دوره شکل و شمایل این شلوارها متفاوت شده. اگر به نقش برجسته آپادانا که ملل مختلف، هدایایی به نزد پادشاه آورده‌اند دقت کنید، می‌بینید هر کدام پوشاکی متناسب با منطقه سکونتشان دارند و از روی لباس‌هایشان است که پژوهشگران، منطقه آنها را یافته‌اند. درباره ایران هم همینطور است. در هر دوره، با توجه به فرهنگ و اقلیم هر منطقه، ایرانیان پوشاکی متناسب با آن اقلیم و فرهنگ می‌پوشیدند.

حالا با وجود گذشت سال‌ها از دوران‌های باستان، می‌بینیم که شلوارهای محلی متناسب با اقلیم و فعالیت هر قوم، در لباس محلی‌شان وجود دارد. برای ما مردم شهر که با فرهنگ هر منطقه آشنا نیستیم، شاید همه شلوارها، گشاد و یکجور به نظر برسند، امّا با بررسی آنها متوجه می‌شویم که چنین نیست!

جایگاه شلوار در فرهنگ ایرانیان
عکس از آرشیو لست سکند | نیما خدایی

 شلوار بختیاری‌ها؛ دبیت

دبیت بختیاری کاملا گشاد با دمپای گشاد است و جزئی از عناصر مهم لباس بختیاری‌ها محسوب می‌شود. دبیت‌ها از پارچه کتان سیاه تهیه می‌شوند و برای بختیاری‌ها اهمیت نمادینی دارد. این جزء لباس مردان بختیاری، به اندازه‌ای برایشان اصالت دارد که غربتی‌ها و صنعتگران کولی که از ایل بختیاری محسوب نمی‌شوند، نباید دبیت بپوشند!

این دبیت‌ها هر پاچه‌اش حداقل 50 سانتی متر عرض دارد و گشادی‌اش باعث می‌شود فرد فعالیت‌های روزمره‌اش را به راحتی انجام دهد. این نکته در لباس‌های محلی به خوبی رعایت شده که راحتی فرد را در اولویت قرار میداده.

 شلوار بختیاری‌ها
عکس از خبرگزاری مهر

شلوار گیلانی‌ها؛ شلار

شلواری که مردان در غرب گیلان می‌پوشند، شلار نام دارد که دمپایش تنگ است. ولی مردان شرق گیلان مخصوصا شلوار پیرمردها، به شکل لوله‌ای ساده است. شلواری که جوانان می‌پوشند، دکمه‌ای است و رنگش تیره است. شلوارهای محلی گیلانی انواع دیگری چون چروداری، قدک، تنگ تومان و دیج هم دارد.

شلوار گیلانی‌ها
عکس از همشهری آنلاین

شلوار سنگسری‌ها؛ کارتی

مردم ایل سنگسر به دلیل حضورشان در مناطق سرد، از شلوارهای پشمی استفاده می‌کردند که به آن «کارتی» می‌گویند. گاهی به خاطر سرمای زیاد هوا، از شلوارهای ضخیم‌تر هم استفاده می‌کردند و پارچه‌ای پشمی به نام «پپیچ» هم دور پایشان می‌پیچیدند تا از سرما جلوگیری کند.

شلوار سنگسری‌ها
عکس از مسعود محقق | خبرگزاری ایسنا

شلوار کردها؛ دمه قپان

شلوار کردها هم مانند بختیاری‌ها گشاد است، با این تفاوت که دمپای تنگ دارد و در پایین جمع می‌شود. به شلوار کردی، جافی و دمه قپان و پاتول هم می‌گویند. بالایش جای لیفه و بند دارد و روی آن شال کمر می‌بندند. این گشادی شلوار، امکان فعالیت روزانه را برای فرد آسان می‌کند و دمپای تنگ آن مانع ورود سرما به داخل بدن می‌شود، بنابراین متناسب با اقلیم کوهستانی و سرد غرب طراحی شده است.

 البته شلواری بسیار شبیه به کردی با عنوان شلوار شیرازی هم هست که گاهی با کردی اشتباه گرفته می‌شود. این شلوار، تفاوتش در دمپای شلوار است که بخش دوخته شده دمپا، ارتفاع بیشتری نسبت به شلوار کردی دارد.

شلوار کردها
عکس از خبرگزاری جام جم

شلوار ترکمن‌ها؛ جولبار

پوشاک ترکمن‌ها تا حدی تغییر کرده است امّا در گذشته تنبان‌هایی با نام لالق داشتند که روی آن، تنبان گشاد دیگری به نام جولبار می‌پوشیدند. جولبارها سجاف داشت، از داخل لیفه‌اش، رشته‌ای نخ پنبه‌ای بافته شده رد می‌کردند و دو سرش هم منگوله آویزان می‌کردند.

 

سخن آخر

پوشاک سنتی، نماد و آینه هزاران قصه و داستان درون یک قوم است. هر جزئش، روایت و حرفی برای گفتن دارد. در این متن سعی کردیم تفاوتی که یک بخش از لباس مردانه محلی در عین شباهت، با یکدیگر دارند را به تصویر بکشیم تا بگوییم هر کدام از این شلوارها در فرهنگ خودشان، جزئی مستقل با هویتی مستقل هستند. بنابراین لازم است که برای حفظ و حراست از جزء جزء فرهنگمان تلاش کنیم. در متن‌های بعدی هم به بررسی سایر اجزای لباس‌های محلی می‌پردازیم تا بیشتر با آنها آشنا شویم.

 

تألیف: لست سکند

منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی، نورمگز، همشهری آنلاین