گروه سنی زیر سه سال را چگونه تعریف می کنید و چطور به فکرنوشتن داستان هایی برای این گروه سنی  افتادید؟

سردبیری مجله « نی نی نبات» من را به این فکر انداخت که چقدر بچه های زیر سه سال نیازمند قصه های متناسب با درک و فهمشان هستند. به همین دلیل شروع به نوشتن برای این گروه سنی کردم. تا قبل از این گروه سنی نادیده گرفته شدند و هیچ نشریه با کتابی نداشتند. مجله نی نی نبات اولین نشریه مخصوص گروه سنی زیر سه سال در خاورمیانه است. کار در این مجله تمرکز من را به این گروه معطوف کرد و بیش از 20 جلد کتاب زیر چاپ دارم.

چه نیازی به کتاب برای گروه سنی زیر سه سال وجود دارد؟

باید بدانید پیش از این در حوزه نشر دو گروه سنی کودک و نوجوان وجود داشت. به تدریج با افزایش سطح هوشیاری کودکانف نویسندگان و مسئولان حوزه نشر به این فکر افتادند که باید گروه سنی کودک را به خردسالان و کودکان تقسیم کنند. اکنون بعد از سال ها همین اتفاق بار دیگر تکرار می شود و کودکان زیر سه سال هم باید به تقسیم بندی اضافه شوند. همچنان سطح هوشیاری بچه ها بالا می رود و خانواده ها باید از ابتدا برنامه ای برای آموزش آنها داشته باشند.

ویژگی مهم در نگارش برای کودکان زیر سه سال چیست؟

مطالعه میدانی در کودکان قاعده نگارش برای گروه های سنی کم را به شما می دهد. برای همه پیش آمده زمانی که برای بچه های کتاب می خوانند از یک جایی به بعد گوش نمی دهند پس داستان باید کوتاه نوشته شود، ضمن اینکه دایره لغات کودکان بسیار محدود است پس نوع واژگانی که استفاده می شود یکی از پارامترهای مهم در این نوع ادبیات است.

با توجه به جذابیت هایی که امروزه بازی های آنلاین و رایانه ای دارند به نظرشما کتاب چقدر می تواند در جذب یک کودک تاثیرگذار باشد؟

به خاطر داشته باشید، خانواده در جذب کودک به مطالعه اهمیت ویژه ای دارد. وقتی کودک می بیند که والدین به مطالعه اهمیت می دهند ناخودآگاه به این سمت کشیده می شود. البته نباید فراموش کنیم که بازی های کامپیوتری و آنلاین طبیعتا جذابیت بیشتری دارد. تصویر و صدا برای کودک مسلما جذابتر است. به علاوه بدون کمک یک بزرگتر می تواند از این محیط استفاده کند. در حالی که کتاب را یک بزرگتر باید برای بچه بخواند.الان بسیاری از بچه ها گوشی یا تبلت دارند و ایرادی ندارد. اگر کتاب های بچه ها را بتوان به این محیط ها برد به نظرم اتفاق خوبی است.

به عقیده شما چقدر جای ادبیات ما در حوزه فیلمسازی خالی است؟ به عبارت دیگر با توجه به این حجم آثار مکتوب چرا فیلسازان سراغ این ادبیات غنی نمی روند؟

متاسفانه در کشور ما این اتفاق کمتر افتاده در حالی که بهترین آثار سینمایی جهان ازادبیات کلاسیک جهان تولید شدند. آثاری مثل «بربادرفته»، «کازابلانکا»، «هری پاتر»و... درایران هم کتاب هایی از آقای مرادی کرمانی مثل «قصه های مجید»، «خمره»، «مهمان مامان» و یا کتاب های «انگشت انگشتری» و «هامون و دریا» اثر آقای عباس جهانگیری ... تبدیل به فیلم شده اند. چنین اتفاقی برای هر دو حوزه نشر و فیلسازی اتفاقی خوب است و به بهتر دیده شدن کار کمک می کند. فکر می کنم این موضوع به یک اجماع کلی در هر دو حوزه نیاز دارد و باید به آن توجه کرد. البته چنین اتفاقی نیازمند برنامه ریزی است و اطمینان دارم نویسندگان زیادی از آن استقبال می کنند.

به عقیده شما چطور می توان رسوم نوروزی را به همان زیبایی گذشته زنده نگه داشت؟

به نظر من مهمترین مقوله برای حفظ ارزش ها در هر زمینه ای بهره گیری از ادبیات کهن است. به عنوان مثال برای زنده نگهداشتن سنتی همچون نوروزباید به داستان های کهن توجه کرد. ادبیات اساطیری و داستان های کهن همواره برای کودکان جذابیت دارد با بیان این داستان ها در زمان های گوناگون می توان نسل های بعدی را تربیت کرد. الان کتاب فروشی های ما مملو از این داستان هاست از کتاب «افسانه های مشدی گلین خانم» گرفته تا «افسانه های مردم ایران» نوشته علی  اشرف درویشیان و رضا خندان. یا حتی خانواده ها می توانند از داستان هایی که خودشان بلد هستند برای انتقال فرهنگ های باستانی به بچه ها استفاده کنند. داستان هایی که مطمنا همه ما بلد هستیم.

به عقیده شما بزرگترین چالش در حوزه فرهنگ چیست؟

بی توجهی به خالقان اثر به عقیده من چالش این حوزه است. باید مسئولان و درست اندرکاران به خالقان اثر توجه داشته باشند و از رسانه های دیداری و شنیداری آثار حوزه نشر را معرفی کنند. به عنوان مثال همان کاری که در «کتاب باز» در زمینه آثار بزرگسالان انجام می شود باید در حوزه کودک هم دنبال شود. خانواده ها باید با آثار متنوع گروه کودک و نوجوان آشنا شوند. اینها فرهنگسازی است و می تواند در درازمدت آثار خوبی در جامعه به جای گذارد.