شهرخبر

گردشگری به مقصد درد و رنج‌ها

گردشگری به مقصد درد و رنج‌ها

پاسخ کوتاه این است، بله همه ما تا حدودی گردشگر سیاه هستیم (حتی اگر به آن آگاه نباشیم). گردشگری سیاه آنقدر که اسم آن مشکوک و ترسناک به نظر می‌رسد، عجیب نیست. اول از همه، کلمه سیاه استعاره از «یک فصل تاریک در تاریخ» است و تمام جنبه‌های سیاه تاریخ و زندگی بشر به غایت جذاب هستند، آنقدر که می‌توانند برای دیده و شنیده شدن، تبدیل به بخشی از صنعت گردشگری شوند.

در تعریف کلی گردشگری سیاه، باید این نکته را ذکر کنیم که این نوع گردشگری در حقیقت تجربه تلخی‌ها، غم‌ها و سختی‌های بشر است.

از خودتان بپرسید آیا تا حالا علاقه‌مند به بازدید از موزه‌های جنگ و بناهای تاریخی بازمانده از آن بوده‌اید؟ برای مثال، پارک موزه صلح در هیروشیما یا دیوار برلین در آلمان؟ اگر جواب شما به هر کدام از این دو سوال مثبت است، شما بالقوه علاقه‌مند به گردشگری سیاه هستید، حتی اگر تا امروز اسم آن هم به گوشتان نخورده باشد.

گردشگری سیاه

رابطه بین مرگ و فاجعه در گردشگری سیاه

به طور کلی منظور از گردشگری سیاه، سفر به اماکنی است که با مرگ و فجایع تاریخی ارتباط دارند و البته که دسته‌بندی‌های مختلفی دارد. ارتباط بین «مرگ و فاجعه» می‌تواند رابطه‌ای مستقیم مانند آرامگاه‌ کشته‌شدگان در مسکوی زمان لنین و در معرض دید عموم باشد، یا کاملا غیرمستقیم و شبیه به اماکنی باشد که طی یک حادثه طبیعی مانند فوران آتشفشان تخریب شده‌اند و از این جهت صفت سیاه به آنها لقب داده شده است.

گاهی این ارتباط ممکن است بسیار مبهم باشد، مانند برداشتی که از رئالیسم سوسیالیست در هنر و تبلیغات می‌شود. برای پی بردن به مفهوم مرگ و فاجعه در این زمینه، باید از پیش در مورد واقعیت‌های اصولی زندگی تحت کمونیسم مطالعه کافی کرده باشید تا بتوانید با اماکنی که عجایب آنها از آنچه که تصور می‌کنید هم سیاه‌تر است، ارتباط برقرار کنید. در عین‌ حال هنوز اماکنی وجود دارند که قطعا صاحب تاریخی سرد و تاریک هستند اما چیز زیادی از آن‌ها برای تماشا باقی نمانده است؛ برای نمونه کمپ‌های مرگ در شرق لهستان. بنابراین، اصطلاح گردشگری سیاه (Dark Tourism) طیف گسترده‌ای از مکان‌هایی را دربرمی‌گیرد که ممکن است ارتباط چندانی هم با یکدیگر نداشته باشند.

Dark-Tourism-Sites-Destinations-War-Remnants-Sarajevo-Bosnia.jpg

گردشگری سیاه آموزنده و انگیزه‌بخش

یکی از قابلیت‌های گردشگری سیاه، آموزنده بودن آن است. مثلا از نظر اغلب کسانی که برای بازدید از اردوگاه کار اجباری آشویتس می‌روند (که در زمان اشغال لهستان توسط نازی‌های آلمان ساخته شده بود)، این مکان جالب و دارای اهمیت است، از تماشای آنجا چیزهای زیادی می‌آموزند یا تلاش می‌کنند مفهموی وحشتناک و توصیف نشدنی را درک کنند و با آن کنار بیایند. گفته می‌شود بازدیدکنندگان در مقاصد گردشگری سیاه با کابوس‌هایشان مواجه می‌شوند؛ مثلا گرفتار یک جنگ داخلی بودن یا انفجار یک پایگاه غنی‌سازی بمب هسته‌ای در نزدیکی محل زندگی.

مفهومی که اصلا در گردشگری سیاه وجود ندارد، خوشگذرانی به معنای حمام آفتاب در کنار ساحل، شنا یا انجام فعالیت‌های هیجان‌انگیز است. تنها ممکن است برای بازدید از یک قلعه، مجبور شوید تا ارتفاعات بالا بروید. عناصر فرهنگی دیگر مانند اپرا، تئاتر، گالری‌های هنری و موزه‌ها هم به طور کلی در دسته‌بندی گردشگری سیاه قرار نمی‌گیرند، مگر این که بخشی از محتوای آنها به عناصر تاریک اختصاص داده شده باشد.

 

گردشگری سیاه تهران در موزه عبرت

موزه عبرت تهران، همانطور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای است که با هدف عبرت گرفتن از تاریخ و نمایش تاریکی و سیاهی زندگی شکل گرفته است و خیلی‌ها بعد از بازدید از این موزه، لقب ترسناک‌ترین موزه تهران را به آن داده‌اند. ساختمان موزه عبرت در سال 1311 توسط رضاشاه و به کمک مهندسان آلمانی ساخته شده؛ زندانی که گفته می‌شود اولین زندان مدرن ایران است. راه‌رو‌های پیچ در پیچ، اتاق‌های متعدد و نقشه خاص این زندان به شکلی طراحی شده‌اند که فرار را غیرممکن کرده و رنج زیادی به زندانیان وارد می‌کرده است.

این زندان در طول تاریخ معاصر ایران کاربردهای مختلفی داشته و برای زندانی کردن گروه‌های مختلفی از آن استفاده شده است. برای مثال، مدنی به عنوان زندان زنان از آن استفاده شده و سپس به عنوان «کمیته مشترک ضد خرابکاری» که در زمان پهلوی دوم زندانیان سیاسی را در آن به اسارت می‌گرفتند. بعد از انقلاب از آن با نام بازداشتگاه توحید استفاده شده تا در نهایت در سال 1380 به موزه عبرت تبدیل شده و بخش‌های مختلف آن برای یادآوری اسارت‌های تاریخی در معرض نمایش عموم قرار گرفته است.

موزه عبرت
عکس از آرشیو لست‌سکند | ویدا مهین‌پو

راهیان نور

راهیان نور نامی است برای گروه بزرگی از کاروان‌های سیاحتی و مذهبی در ایران که به بازدید از مناطق جنگی بازمانده از جنگ ایران و عراق در غرب و جنوب غربی این کشور می‌پردازند. بیشتر این کاروان‌ها هم‌زمان با تعطیلات نوروزی و نیز تعطیلات تابستانی، برای مناطق غرب کشور، فعال می‌شوند و مناطق مرزی استان خوزستان به ویژه منطقه شلمچه از مقصدهای پرطرفدار این گروه‌هاست. این گروه همچنین به سمت یادمان شهدای شوش سفر می‌کنند. این حرکت، نوعی از گردشگری جنگ در ایران محسوب می‌شود و از آنجا که یادآور تاریخ رنج و تلخی‌های جنگ ایران و عراق است، به عنوان گردشگری سیاه از آن یاد می‌کنیم. بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سازمان دهنده و متولی اصلی اردوهای سراسری «راهیان نور» است که هر ساله گروه‌هایی از مردم مناطق مختلف ایران را برای بازدید از مناطق جنگی غرب و جنوب غربی این کشور، به استان‌های هم‌مرز با عراق می‌برد.

 7 مقصد گردشگری سیاه در جهان

اردوگاه کار اجباری آشویتس، لهستان

آشویتس یکی از بزرگ‌ترین اردوگاه‌های کار اجباری در جنگ جهانی دوم بود و افراد که 90% آنها یهودی بودند از سرتاسر جهان به این کمپ تبعید می‌شدند. بین یک تا یک و نیم میلیون نفر در این اردوگاه شکنجه و اعدام شدند، تا جایی که این کمپ، یکی از شناخته‌شده‌ترین مقاصد گردشگری سیاه در جهان محسوب می‌شود. اکنون این مجموعه به طور کامل قابل دردسترس است. مجموعه آشویتس از قسمت‌های مختلفی تشکیل شده است، مثل «کلبه‌های کوچک» که زندانیان در آنها نگهداری می‌شدند اما تکان‌دهنده‌ترین لحظات این مجموعه از نگاه بازدیدکنندگان حجم انبوه مو و ناخن‌هایی است که از قربانیان به جا مانده است.

چرنوبیل، اوکراین

مکان دیگری که شهرت دلهره‌آوری دارد، چرنوبیل در کشور اوکراین است. در سال 1986 رآکتور چهارم این نیروگاه هسته‌ای منفجر شد و بزرگ‌ترین ضایعه هسته‌ای تاریخ بشریت را از خود به جا گذاشت. این انفجار تا فاصله 30 کیلومتری نیروگاه را آلوده کرد، به طوری که امروزه شرکت‌های گردشگری برای بازدید از تمام آن مناطق، تور برگزار می‌کنند. در سال 2016 سی و شش هزار نفر از چرنوبیل و بقایای آن بازدید کردند و هر سال بسیاری از افراد بعد از این تجربه به بازگو کردن احساساتشان می‌پردازند.

گردشگری سیاه

نهرهای آتشفشان شهر سوخته، ایتالیا

شهر پمپئی در جنوب ایتالیا در سال 79 پس از میلاد مسیح شاهد تخریب گسترده بر اثر انفجار آتشفشان وزوو بود. نکته جالب این واقعه خشک شدن کامل شهر و ساکنان آن بر اثر مواد مذاب آتشفشانی است. شهر پمپئی توسط باستان‌شناسان کشف شد و بقایای مانده از آن مثل جسدهای فسیل شده اکنون در معرض تماشای بازدیدکنندگان قرار دارند.

یادبود صلح هیروشیما، ژاپن

در طول جنگ جهانی دوم پس از آزمایش سلاح‌های هسته‌ای در بیکینی آتول، هدف اصلی آمریکا کشور ژاپن بود که بعدها منجر به حمله‌ای بزرگ به هیروشیما و ناگازاکی شد. در مجموع بین 120 تا 226هزار نفر در هر دو شهر بر اثر حملات آمریکا با بمب‌های اتمی در هر دو شهر کشته شدند. در این حادثه، یک ساختمان به طور کلی آتش گرفت و ساکنان آن همگی جان خود را از دست دادند. امروزه آن ساختمان جای خود را به موزه صلح هیروشیما داده است و به آن گنبد بمب اتمی هم می‌گویند.

یادبود یازده سپتامبر، نیویورک

یکی از شناخته شده‌ترین مقاصد گردشگری سیاه در نیویورک واقع شده است. پس از حمله تروریستی در یازده سپتامبر 2001، یادبودها و موزه‌های بسیاری برای یادآوری این رخداد تاریخی ساخته شدند و هرساله بازدیدکنندگان بیشماری از این مکان‌ها دیدن می‌کنند.

مزارع کشتار، کامبوج

مزارع کشتار شامل 300 منطقه مختلف در کامبوج می‌شود که بیش از 100هزار نفر تحت فرمان دیکتاتور کامبوجی پل پات در این مناطق قتل عام شدند. در سال‌های 1975 تا 1979 بیش از 17هزار نفر در مزارع چنونگ قتل عام شدند. اکنون، بازدیدکنندگان از این مناطق می‌توانند شاهد نمایش بیش از 5000 جمجه سر انسان از تلفات باقی‌مانده باشند.

بیکینی آتول، جزایر مارشال

بیکینی آتول یکی از مجمع‌الجزایری است که در اقیانوس آرام واقع شده و متعلق به جزایر مارشال است. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا انجام آزمایش‌های هسته‌ای خود را به این مناطق منتقل کرد و باعث شد ساکنان این جزیره با فرض این ‌که بعدا دوباره خواهند توانست به جزیره برگردند، آنجا را ترک کردند. آزمایش‌های هسته‌ای آمریکا در این منطقه به حدی بود که جزیره کاملا آلوده شد و ساکنان هرگز نتوانستند به خانه‌های خود بازگردند. در ساحل این جزیره هنوز دو ناو جنگی ژاپنی وجود دارد و یکی از شناخته‌شده‌ترین تصاویر از گردشگری سیاه را رقم می‌زنند.

 

تألیف: لست‌سکند