شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#هالیوود#حوزه

سینمای آخرالزمانی هالیوود افکار عمومی جهان را با تحریف مدیریت می‌کند/ باید در مواجهه با هالیوود کنش‌گرا باشیم


سینمای آخرالزمانی هالیوود افکار عمومی جهان را با تحریف مدیریت می‌کند/ باید در مواجهه با هالیوود کنش‌گرا باشیم

بابازاده محقق حوزه مهدویت و رسانه می‌گوید که فیلم‌های آخرالزمانی در سناریوهای مبتنی بر پروتکل‌های صهیون آینده جهان را به صورت دلخواه خود ترسیم و مهدویت را تخریب می‌کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم‌های زیادی با محوریت منجی‌های آخرالزمانی، آرماگدون، پایان دنیا و مسائلی از این دست ساخته شده که برخی از آنان از صداوسیما نیز پخش شده است.

اما نکته قابل توجه برخی از این فیلم‌ها این است که مطابق با اندیشه‌های مسیحی و یهودی تولید شده‌اند که در آن منجی جهان را حضرت مسیح (ع) معرفی می‌کنند. آیا این دست از فیلم‌ها که اندیشه دینی خاص خود را دارند علیه مهدویت‌اند؟

نکته دیگر درباره فیلم‌هایی است که دهه اخیر ساخته می‌شوند، در آن پایان دنیا بدون منجی خاصی و بیشتر درگیر با حوادث طبیعی و فراطبیعی است. آیا فیلم‌های مذکور پوچگرایانه است و پایان تلخی دارد و برخی هم با نجات زمین به دست آمریکایی‌ها رقم می‌خورد. به نظر می‌رسد که فیلم‌های ضدمنجی ساخته شده حتی خلاف اندیشه‌های مسیحیت باشد. آیا اینجا یک تضادی میان فیلم‌های مذکور و اندیشه مسیحیت  وجود دارد؟

در این گفت‌وگو با مصطفی بابازاده محقق و پژوهشگر حوزه رسانه و مهدویت درباره مسائل فوق صحبت کردیم تا ابعاد بیشتری از این مسائل واکاوی شود.

آخرالزمان و نبرد جبهه روشنایی و تاریکی از زمان بعثت پیامبر شروع شد

  * آقای بابازاده آیا سینمای آخرالزمانی در صدد تخریب مهدویت و اندیشه‌های آخرالزمانی اسلامی است؟ آیا فیلم‌هایی که با محوریت مسیحیت و یهودیت ساخته می‌شوند نیز در این مسیر و جهت فعالیت می‌کنند یا خیر؟  

باید در مورد پاسخ به این سؤال به بررسی مسئله آخرالزمان در سینما پرداخت تا بتوان به آن پاسخ دقیق داد. ما حداقل از بعثت حضرت رسول (ص) وارد فضای آخرالزمان می‌شویم چرا که ایشان پیامبر آخرالزمان‌اند و با میلاد حضرت مهدی (ع) و اعلام امامت ایشان وارد مرحله جدیدی از آخرالزمان می‌شویم. پس با شروع آخرالزمان دو جبهه حق و باطل یا حزب الله یا حزب الشیطان که تعابیر قرآنی آن است یا جبهه نور و تاریکی وارد این مرحله می‌شویم و این مرحله الزاماً یکباره شکل نمی‌گیرد.

سینما , فیلم , امام زمان (عج) ,

 تصویر فیلم آخرالزمانی سرزمین سبز 

پیشینه این دو جبهه حق و باطل از زمان حضرت آدم و هبوت انسان و ماجرای بعد از آن برمی‌گردد و مرحله به مرحله جلو می‌آید و به زمان حضرت رسول (ص) می‌رسد. قرآن از قول یهود می‌گوید که «یعرفون کما یعرون ابنائهم» یعنی یهودیان ایشان را طوری می‌شناسند که انگار فرزند خودشان است. خب این موضوع جدی است که بدانیم اینها دارای چه منابعی بودند که توانستند رسول اسلام را بشنساند؟! اینجا یک نکته مهمی‌وجود دارد که اگر آن موضوع را بتوانیم خوب واکاوی کنیم و به کنه ماجرا پی ببریم، به خیلی از سؤالات ما جواب داده می‌شود و از مرور ماجراها در سطح، به کشف مسائل در عمق می‌رسیم.

در مورد منابع و شیوه‌های رصد حرف‌های زیادی زده شده است و مطالب زیادی وجود دارد و حتی امروز در رسانه‌ها نیز دیده می‌شود که سران یهود در محافلی که نشان‌دهنده تسلط و برنامه‌ریزی آنان نسبت به شناخت اسلام است، سخنرانی دارند. البته این چیز جدیدی نیست و هم از توجه آنان نسبت به اسلام باخبریم و هم اینکه می‌دانیم که قرار است تا چه اتفاقاتی به وقوع بپیوندد و همین‌طور از شیوه‌های مختلفی که از قدیم داشتند مانند توجه به آیات قرآن در زمان حضرت موسی و رصد ستارگان و همین‌طور علم نجوم و همچنین مطالب که حضرت موسی برای آنان بازگو کردند؛ این مطالب نوشته شد و باقی ماند و البته در لایه‌های مختلف آنها را نگه‌داری کردند بخشی از آن در سطح سران و بزرگان قوم نگه داری شد و برخی دیگر در سطح عوام‌الناس که این لایه  به شدت تحریف شد و اینجا است که جریان تحریف شکل گرفت.

باتوجه به این مقدمه حالا باید گفت که در این مورد نیز می‌بینیم که هالیوود نیز به دنبال تحریف است و به ماجرای فرجام جهان با تحریف‌ می‌پردازند، آنگونه و آن مقدار که خود می‌خواهند. یا آن‌طور جهت‌دهی می‌کنند که خود می‌خواهند. مدیریت جریان تحریف برای آنان حائز اهمیت است و با آن جدی و محکم برخورد می‌کنند. جمع‌بندی اینکه جبهه حق و باطل از ابتدای تاریخ در حال مبارزه‌اند هرکدام با روش و مکانیزم خاصی که به آن قائل است. این نبرد در دوران آخرالزمان و با آمدن حضرت رسول (ص) و حضرت مهدی (عج) وارد یک فاز جدیدی شد و این ماجرا پیش می‌آید تا می‌رسد به عصر ما.

در عصر اخیر تقریباً بیش از 100 سال است که با شکل‌گیری پروتکل‌های صهیون و نظام جدیدی که با فرماندهی یهودیان ایجاد شده و نظم بخشی دوباره خودش، این ماجرا وارد یک شکل جدیدی شد. بر اساس سطح‌بندی‌های مختلفی که انجام شده است، هر فیلمی ‌که ساخته می‌شود‌ چه هالیوودی باشد یا غیر آن، یا در حال تقویت جبهه حق هستند یا در حال پشتیبانی جبهه باطل. شاید حتی هنرمندان و فیلمسازان بی‌غرضی هم باشند اما آب در آسیاب دشمن بریزند.

فیلم‌های اجتماعی نابودگر امید و انتظار در جبهه باطل‌اند

 در هر حال این یک سطح از ماجرا است اما در سطح‌های بالاتر مأموریت‌ هالیوود مبارزه با مهدویت است به گونه‌های مختلف. قبل از اینکه وارد شکل‌های مختلف آن بشوم لازم است که بگویم در این نوع از سطح‌بندی حتی اگر یک فیلم غیرهالیوودی ناامیدی و یأس را در جامعه‌ای وارد کند در حال کمک به جبهه باطل و تاریکی است. اگر موضوع صبر یا انتظار در آن فیلم تخریب می‌شود یا مقاومت یا حماسه برای امری مثبت تخریب می‌شود و... بدون شک در جبهه باطل سربازی می‌کند و در مقابل جبهه حق است. ممکن است رنگ و بوی آخرالزمانی نداشته باشد و اجتماعی باشد یا در قالب‌های دیگر. 

سینما , فیلم , امام زمان (عج) ,

 پوستر فیلم آرماگدون 

باتوجه به این نوع از توصیف از آخرالزمان، دیگر فیلم‌های این گونه مختص محتواهای منجی و رویدادهای آخرالزمانی و فرجام خواهی دنیا نمی‌شوند و دامنه وسیعی دارند. حتی از موضوعاتی اجتماعی و یا ضدقهرمانی مانند جوکر، برای به انحراف کشیدن رویدادهای اجتماعی و مطالبات عدالت طلبانه برخی جنبش‌ها مانند عراق و لبنان و ایجاد هویت‌های جدید منفی و شیطانی و باطل استفاده می‌کنند. طراح و گرافیست عراقی به نام احمد شوقی که برای شبکه اماراتی کار می‌کند، جوکر را وارد اعتراضات می‌کند و جنجال درست می‌شود و کم کم در لبنان و... جنجال به پا می‌شود و فضاهای عدالت‌طلبانه را دچار دگرگونی ماهیتی و انحرافی می‌کند.

بنابراین در سطح بالاتر‌ هالیوود در حال تخریب شخص حضرت مهدی (عج) توسط اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌هایی است که برایشان این سناریو را تعریف کرده‌اند که به این موضوع بپردازند تا فیلم‌های آخرالزمانی تولید بشود و منجی‌های خودش را القا کند که عمدتاً انسان‌های ضعیفی هستند که نهایتاً می‌توانند یک نفر را نجات دهند یا ساختمانی را بلند کنند و.... بسیاری از آنان بی دین‌اند و دین ندارند و ابزار‌های خدایی در دست ندارند و از این طریق فضای جدیدی طراحی می‌کنند و ذهیت جدیدی را می‌سازند.

جریان حاکم بر هالیوود همان جریان انحرافی منکر مسیح (ع) در زمان حیاتش بود

 * همان‌طور که می‌دانیم در فیلم‌های هالیوودی حضرت مسیح (ع) منجی آخرالزمان است. آیا منجی‌های هالیوودی در حال جایگزین شدن با حضرت مهدی (عج) هستند یا خیر؟ 

اگر بخواهیم از بدنه‌ هالیوود خارج بشویم که توسط اندیشکده‌های صهیونیستی اداره می‌شود، در مورد اعتقاد مسیحیت مبنی بر منجی بودن عیسی (ع) اعتقاد بدی نیست و غیرواقع نیست حتی در تفکر شیعه نیز مسیح (ع) از فرمانده‌های حضرت مهدی(عج) است که در اداره امور حضور دارد. نکته مهم این است که آن بخشی از مسیحیت که رسانه دستش است و مأموریت رسانه‌ای دارد، چه اوانجلیست‌ها یا صهیونیست‌ها دنبال تملک ماجرا به نفع خودشان هستند اینکه مسیح مال آنها باشد و منجی آنها باشد با توجه به خواسته آنها.

سینما , فیلم , امام زمان (عج) ,

 تصویر فیلم روز استقلال 

اما نکته مهم این است که آنان همان جریانی‌اند که در زمان حیات مسیح او را قبول نکردند و گفتند که دروغ‌گوست و اصلاً مسیح در آینده می‌آید و به نفع ما رفتار می‌کند. این جریان منفعت‌طلب است که از موضوعات به نفع خودش بهره می‌برد و هرکس با این موضوع مخالفت داشته باشد ردش می‌کند.

از این رو درصدد این می‌شوند که موضوعاتشان را خودشان تعریف و از قبل رویدادهای آینده را هر طور که می‌خواهند تبیین کنند و حل مسئله را هم خودشان بیان کنند یعنی با پیش‌سازی و سناریونویسی در این راستا یک ماجرایی را خلق و برایش هم منجی طراحی می‌کنند.

از این رو می‌بینید که در فیلم‌های منجی‌گرا صحبت از خدا نیست و قهرمانان نیازی به اتصال وحیانی و الهی ندارند مانند مرد عنکبوتی که در آزمایشگاه نیروی خاصی دارد. در صورتی که ما در مورد وقایعی که درباره منجی برای ما مطرح است منجی نیروی الهی دارد که می‌تواند نجات بخش و پناهنده باشد. بنابراین منجی‌گرایی هالیوود فضای متفاوتی دارد که نشان از مدیریت اذهان دارد.

 پایان‌بندی و فرجام جهان هالیوودی بر اساس باطل و تحریفی است 

 * یک نکته دیگر که عجیب است پایان جهان بدون منجی است که در سال‌های اخیر بیشتر دیده می‌شود. جهان توسط حوادث طبیعی نابود می‌شود و البته برخی اوقات آمریکایی‌ها زمین را در این شرایط نجات می‌دهند. شکل اول به نظر می‌رسد که پوچگرایانه و حتی خلاف اندیشه‌های مسیحیت باشد. نظر شما چیست؟ 

بحث بر سر این است که آنان مبتنی بر پروتکل‌های صهیون هم هست که جامعه بشری را به سمت انحطاط ببرند و مدیریت فکری و رفتاری بکنند. برای همین پایان جهان را آنگونه که می‌خواهند نشان می‌دهند تا افکار عمومی جهان را با طرح اینکه من برنامه و سناریو دارم زیر پوشش فکری خود بیاورند. بنابراین برای سلایق مختلف سناریوهای مختلفی را تعریف می‌کنند. دسته‌ای از سناریو‌ها ذیل قهرمان‌گرایی و منجی‌گرایی و برخورد نیروهای خیر و شر که خواستگاهش آرماگدون و اخصش هم در بحث نابودی اسرائیل است و در شکل دیگری هم برخورد سیارات و نابودی زمین است دیده می‌شود.

سینما , فیلم , امام زمان (عج) ,

 نمایی از فیلم قفس پرنده 

نکته مهم این است که اینها با سناریوهای مختلف و ایجاد دوگانگی در سرانجام دنیا افراد بیشتری را جذب تفکرات خود می‌کنند و دوم اینکه این کار باعث رقابت و هیجان‌انگیز شدن ماجرا در پذیرش بین قشرهای تفکر مختلف می‌شود در نهایت صید پربارتری می‌شود و افراد بیشتری را جذب خودش می‌کند.

نکته دیگر اینکه کل فرجام جهان و نوع روایتش هر دو زمین بازی بر اساس باطل چیده شده است و بر اساس آنچه که خدا قرار داده است واقع نمی‌شود و از طریق دیگر که خودشان می‌خواهند فضای پایان جهان را طراحی می‌کنند در حالی که دوگانه بودن ماجرا ساختگی است و واقعیت ندارد.

به انقلاب رسانه‌ای در زمینه مهدویت نیاز داریم

 * به نظر شما در مواجهه با جبهه باطل، تفکر و نیروی شیعه چه باید بکند؟ خصوصاً در زمینه سینما و رسانه. 

باتوجه به اینکه حتی آنها بر اساس انحرافات و تحریف کردن منجی فیلم می‌سازند، پرفروش‌ترین فیلم‌ها را به دست می‌آورند. جدای از بحث تکنولوژیک بودن این فیلم‌ها که برای مردم جذاب است، بحث توجه به منجی و پایان دنیا و سرانجام دنیا چیزی است که اهمیت دارد و انسان دغدغه‌اش را دارد.

شرایط الان اینگونه است که‌ هالیوود پیشرو است و بر اساس تصاویری که می‌خواهد، برای آینده جهان پیش‌سازی و القا می‌کند. در این صورت ما تنها واکنش‌گراییم و نقد می‌کنیم. این نوع از رفتار شایسته جبهه حق نیست اگر دغدغه داریم باید کنش‌گرا باشیم و رسانه پیشرو داشته باشیم و پیشگیری کنیم و به جلو نگاه کنیم و از برخی موضوعات پیشگیری و جامعه را آماده کنیم.

علاوه بر اینکه که رویکرد ما باید تنزیه باشد، کار اصلی ما باید در مراکز  مطالعات رسانه، تصویرسازی درست در مورد آینده مخصوصاً آینده پیش‌رو و مقاطع نزدیک و جنگی که به آن آرماگدون می‌گویند و ما آن را نابودی اسرائیل می‌گوییم باشد و کار رسانه‌ای بکنیم.

بار‌ها و بارها ما از مراکز مختلف در اسرائیل و انگلیس و آمریکا اسم‌هایی شنیدیم که آینده‌پژوهی می‌کنند و مطالعات خودشان در باب اینکه آینده باید چگونه رقم بخورد را تبدیل به مقاله، کتاب، سناریو، فیلم و مستند می‌کنند.

در حالی که در این سمت ضعف زیادی وجود دارد و شاید موتور متحرک رسانه ما از اینجا باید اصلاح شود که این دغدغه و خلأ را ایجاد کند و آنگاه رسانه نشرش دهد و به موقعیت کنش‌گرایی در ترسیم آینده و آماده کردن جامعه برای مقابله با تفکر انحرافی برسد.

ما منابع صحیح برای رسیدن به تصویر آینده داریم که هم تاریخی است و هم منابع خوبی که متکی بر روایت اهل بیت و قرآن است. حتی در برخی از اندیشکده‌های آنان دانشجویانشان نظریات رساله‌هایشان را روی همین مباحث ما کار می‌کنند و روایت شیعه و آیات قرآن را بررسی می‌کنند در حالی که باید درون ما و بر اساس آیات و روایات کار شود. معتقدم که باید انقلاب رسانه‌ای مبتنی بر تحقیقات و بینش و معرفت صحیح اتفاق افتد.

انتهای پیام/