شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#دولت#روحانی#برنامه ششم

چرایی عدم انتشار «نرخ تورم» توسط بانک مرکزی؟ | مقامات دولت حسن روحانی نگویند بهتر از ما پیدا نمی شود | فاصله تورم فعلی با نرخ 8 درصدی برنامه ششم توسعه

بُغُزیان: این که بانک مرکزی، نرخ تورم را اعلام نمی کند، به خاطر این است که خجالت می کشد بگوید نرخ تورم فلان مقدار بوده است. اگر مقدار تورم، خوب بود بانک مرکزی سریع آن را اعلام و روی آن تبلیغات می کرد

چرایی عدم انتشار «نرخ تورم» توسط بانک مرکزی؟ | مقامات دولت حسن روحانی نگویند بهتر از ما پیدا نمی شود | فاصله تورم فعلی با نرخ 8 درصدی برنامه ششم توسعه

55 آنلاین- در قانون برنامه پنجساله ششم توسعه (1400- 1396) مقرر شده که نرخ تورم در سال های اجرای این برنامه توسعه ای باید به طور متوسط 8.8 درصد باشد و تاکید شده که نرخ تورم در سال 1400 شمسی به 7.9 درصد کاهش پیدا کند.

بانک مرکزی که به طور مستمر نرخ تورم را همواره اعلام می کرد، چند ماه بعد از شروع دوره ریاست عبدالناصر همتی بر این بانک مادر، اعلام نرخ تورم را از آذر 1397 متوقف کرد. در خرداد 1399 بانک مرکزی طی بیانیه ای تعهد داد که نرخ تورم سال 1399 را به 22 درصد می رساند و مجدداً آمار نرخ تورم به طور منظم منتشر می کند. 

نرخ اعلامی مرکز آمار ایران برای سال 1399 نشان می دهد که این نرخ بیش از نرخ تورم سال 1398 است. 

در مقابل، بانک مرکزی به تعهد خود برای انتشار منظم آمار نرخ تورم، عمل نکرده است. شواهد و قرائن نشان می دهد تورم موجود فراتر از نرخ تورم 22 درصدی هدفگذاری شده توسط بانک مرکزی است و در عمل وعده حسن روحانی، رئیس جمهور ایران برای بهتر شدن نرخ تورم سال 1399 نسبت به سال 1398، عملی نشده.

در همین خصوص «55 آنلاین» با دکتر آلبرت بُغزیان - اقتصاددان و استاد دانشگاه - گفت و گو کرده و تحولات برخی شاخص های کلیدی اقتصادی در سال 1399 را مورد کند و کاو قرار داده است.

*****

*مرکز آمار ایران نرخ تورم سال 1398 را 34.8 درصد اعلام کرد و بانک مرکزی هم 41.2 درصد محاسبه کرده بود. از طرفی آقای روحانی در اوایل سال 1399 اعلام کردند که پیش بینی های بانک مرکزی نشان می دهد ما نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی بهتری در سال 1399 نسبت به سال 1398 خواهیم داشت.

در اواخر سال 1399 هم آقای روحانی گفتند که روند تورم کاهشی شده و همچنین ایشان بعد از آخرین جلسه هیأت دولت در سال 1399 گفتند که «کشور به خوبی اداره شده». 

در روز اول فروردین 1400، مرکز آمار ایران نرخ تورم سال 1399 را 36.4 درصد اعلام کرد که یک مقدار بدتر از سال 1398 شده ولی بانک مرکزی هیچ نرخ تورمی را اعلام نمی کند. به نظر شما، وضعیت اقتصادی ما در سال 1399 چگونه بود؟

-سال 1399 از نظر مدیریت اقتصادی، بدترین سال بوده. درست است که ما شیوع ویروس کرونا و اِعمال تحریم ها علیه ایران را داشته ایم ولی در سال 1399 از نظر سیاست های ارزی، نوسانات زیادی را تجربه کردیم. این که نرخ دلار از 10 هزار تومان افزایش پیدا کند و به 32 هزار تومان برسد و بعد به 25 هزار تومان برسد، سیاست ارزی همین دولت بود.

ما دو برابر شدن نرخ ارز را داشتیم. بخش مسکن هم تحت تاثیر قرار گرفته و هزینه تولید مسکن بالا رفته  و بر این اساس قیمت مسکن حدود 100 درصد افزایش داشته است. ما تورم میانگین را داریم که مثلاً 36 درصد شده ولی قیمت مسکن افزایش بیش تری داشته است. 

همین که بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، نرخ تورم متفاوتی را اعلام می کنند و تفاوت بین آنها 6 درصد است، این آمار اعلام شده زیر سوال است. چون نرخ تورم این دو نهاد، بر اساس قیمت های مصوب، اعلام شده و نه بر اساس قیمت های موجود در بازار که بالاتر است.

برای مثال، قیمت مصوب یک خودرو 60 میلیون تومان بوده ولی قیمت آن در بازار 110 میلیون تومان است. حتی اگر ما این فاصله 6 درصدی نرخ تورم این دو نهاد را کنار بگذاریم، میزان تورم در سفره افراد کم درآمد، بالاتر از 36 درصد مرکز آمار ایران است.

متاسفانه در سال 1399 قیمت مواد غذایی از جمله نخود و اقلام دیگر بالای 60 یا 70 درصد افزایش داشته است. از این نظر، می توانیم بگوییم مدیریت اقتصادی سال 1399 بدتر از سال 1398 بوده است. 

عاملی مثل کرونا باعث به هم ریخته شدن اقتصاد نشده و بنابراین می توان گفت که نظارت، ضعیف بوده است. وضعیت قیمت مرغ نشان می دهد که ما در ساماندهی بازار مرغ مشکل داریم. در چنین حالتی چگونه می توانیم بگوییم مدیریت اقتصادی ما، خوب بوده یا چگونه می توانیم بگوییم سیاست ارزی ما خوب بوده است.

بانک مرکزی می گوید اگر اوراق بدهی دولتی نمی فروختم و عملیات بازار باز انجام نمی دادم، الان نرخ ارز بالای 50 هزار تومان بود. در مورد این نوع اقدامات بانک مرکزی می توان گفت که این نوع کارها «عملیات بازار باز» نیست. چرا که عملیات بازار باز، تعریف مشخصی دارد.

در خصوص کنترل نقدینگی هم به خاطر وضعیت ارزی، سوء مدیریت اتفاق افتاد و عملاً نقدینگی توانست رشد کند. همین وضع، باعث تورم می شود و تورم نیز باعث رشد نقدینگی خواهد شد. چون ما پول بیش تری لازم داریم برای این که در قیمت های بالا خرید کنیم.

بنابراین وقتی صحبت از بهتر بودن سال 1399 نسبت به سال 1398 شده، من نمی دانم چه ملاکی در کار بوده و اگر فقط نرخ تورم مطرح باشد که نرخ تورم زیر سوال است. 

*مرکز آمار ایران که نرخ سال 1399 را اعلام کرده همین نرخ بالاخره 2 درصد بالاتر از نرخ تورم سال 1398 است.

-این نرخ تورم اعلام شده ولی هزینه من و شما دو برابر شده. 

*مرکز آمار نرخ تورم سال گذشته را اعلام کرده ولی در عین حال اشاره کرده که در سال 1399 قیمت خوراکی ها 38.7 درصد تورم داشته و قیمت گوشت سفید و قرمز و فرآورده های آنها 26 درصد تورم داشته است. 

-آیا واقعاً قیمت آنها فقط 26 درصد افزایش داشته است؟ بر این اساس می گویم قیمت مصوب را مبنای محاسبه نرخ تورم قرار داده اند. به دلیل این که قیمت این اقلام در بازار آزاد با قیمت مصوب آنها فرق می کند.

*مرکز آمار ایران برای محاسبه نرخ تورم، تعداد چند صد قلم کالا و خدمت مختلف را در قالب 11 گروه اصلی بررسی کرده و هر گروه اصلی در چارچوب شاخص کُل تورم، یک ضریب اهمیت دارد.

از ضریب اهمیت 100 شاخص کُل تورم، گروه اصلی خوراکی ها و آشامیدنی ها دارای ضریب 26.64 است. در همین گروه اصلی، ضریب اهمیت 5.91 به گوشت قرمز و سفید و فرآورده های آنها داده شده. آیا این ضریب ها واقعیت را نشان می دهد؟

-ضریب اهمیت موضوعی است که می تواند زیر سوال برود. یک سوال این است که آیا این ضرایب برای سال های قبل هم، همین مقدار بوده است یعنی نرخ تورم، با یک فرمول و وزن اهمیت حساب شده یا نه.

وقتی ضریب اهمیت گوشت قرمز و سفید 6 است، آیا هزینه گوشت 6 درصد سبد خانوار است و از طرفی، افزایش اجاره ها در بخش مسکن هم در سال گذشته رخ داد.

*ضریب اهمیت گروه اصلی «مسکن، آب، برق و گازو سایر سوخت ها» در شاخص تورم 35 از 100 بوده و همچنین ضریب گروه اصلی خوراکی ها و آشامیدنی ها 26 است. در رتبه سوم ضریب اهمیت، گروه اصلی حمل و نقل با ضریب 9 قرار دارد. در مجموع کالاها و خدمات در 11 گروه کالایی بررسی می شوند.

آیا شما فکر می کنید که این نوع تعیین ضریب اهمیت، واقعیت ها را نشان نمی دهد و فرضاً مسکن که الان ضریب 35 دارد باید ضریب بیش تری داشته باشد و به بقیه گروه ها ضریب کمتری داده شود؟

-بحث این است که برای سال های مختلف از فرمول یکسان استفاده شود یعنی ضریب اهمیت مسکن و گوشت در سال های قبل، همین مقدار باشد. ممکن است در محاسبات، شاخص دستکاری شود و فرضاً وزن بلیت اتوبوس را بالا ببرند و وزن گوشت را پایین بیاورند ولی این نوع کارها، به نوعی فریب دادن مردم است.

با این نوع کارها ، ما به ظاهر می توانیم بگوییم اوضاع خوب است ولی مردم حس می کنند هزینه ها دو برابر شده.

*دولت نرخ رسمی هر کیلو مرغ را 20 هزار و 400 تومان اعلام کرده بود و در عمل اگر کسی بخواهد با آن نرخ بخرد باید چند ساعت در میدان های میوه و تره بار شهرداری در صف بایستد ولی در مغازه های سطح شهر با قیمت 30 هزار تومان می شود مرغ خریداری کرد. قیمت بازار آزاد حدود 50 درصد بالاتر از قیمت مصوب است.

-حالا سوال این است که مرکز آمار ایران نرخ 20 هزار و 400 تومان را در نظر گرفته است یا قیمت آزاد را محاسبه کرده است.

*به نظر می آید مرکز آمار همان قیمت 20 هزار تومانی مصوب و مورد نظر دولت را در محاسبه تورم قرار بدهد و در این زمینه حتماً مصلحت سنجی می کند تا نرخ تورم را کمتر نشان بدهد.

-مصلحت سنجی در این زمینه مثل این است که ما درباره یک بیمار که فشار خون دارد، به طور مصلحتی بگوییم فشار خون ندارد. ما می دانیم او فشار خون دارد ولی آیا نباید برای کنترل فشار خون او اقدام کنیم؟ حداقل کار این است که به او دارو بدهیم تا خوب شود و نه این که فقط بگوییم حالش خوب است.

اگر حتی دولت مصلحت سنجی هم کند، باید به این فکر باشد که هم قیمت ها را کنترل کند و هم قیمت ها را کاهش بدهد. این که این طور نرخ تورم اعلام شود فقط پوپولیستی می شود به جای مصلحت سنجی.

*آقای روحانی در فروردین سال 1399 اعلام کرد که بر اساس پیش بینی بانک مرکزی نرخ تورم سال 1399 بهتر می شود. در خرداد سال 1399 بانک مرکزی طی بیانیه ای رسمی هدفگذاری کرد که نرخ تورم کل سال 1399 به 22 درصد با دامنه مثبت و منفی 2 می رسد و قبل از آن آقای همتی رئیس بانک مرکزی، این هدفگذاری را اعلام کرد...

-کاش هدفگذاری نمی کرد. بانک مرکزی که برای 22 درصد هدفگذاری کرد این هدفگذاری چه سرنوشتی پیدا کرد. چرا الان بانک مرکزی در این زمینه اظهار نظر نمی کند. اساساً هدفگذاری باید با پشتوانه سیاست باشد.

ما اگر می گوییم که می خواهیم یک پرش یا جهش داشته باشیم اول باید تمرینات زیادی انجام بدهیم تا آن پرش را انجام بدهیم. وقتی بانک مرکزی می خواهد جلوی افزایش قیمت ها را بگیرد، باید یک سیاست مشخص اتخاذ کرده باشد و طبق آن بگوید قرار است با این سیاست، نرخ تورم به 22 درصد برسد.

الان بانک مرکزی باید در مورد عدم تحقق نرخ تورم هدفگذاری شده توضیح بدهد. این وضع نشان می دهد که بدون کار کارشناسی نباید هدفگذاری کرد. رئیس بانک مرکزی، یک آدم حرفه ای است و هر کلمه ای که می گوید توسط کارشناسان و رسانه ها، تحلیل می شود.

*در یک بخش از بیانیه رسمی بانک مرکزی درباره هدفگذاری نرخ تورم 22 درصدی، بر موضوع «تعهد به انتشار مرتب اطلاعات» توسط بانک مرکزی تاکید شده بود و از جمله قرار بود دوباره هر ماه نرخ تورم اعلام شود.

قاعدتاً در تیر ماه 1399 باید نرخ تورم خرداد سال گذشته اعلام می شد و اعلام نرخ تورم ماه های بعد هم باید انجام می شد. به نظر شما با وجود تعهد بانک مرکزی به انتشار اطلاعات، چرا عملاً هیچ آماری در خصوص تورم منتشر نشد و این کار بانک مرکزی چگونه قابل توجیه است؟

-نرخ تورم، عددی است که ما می توانیم آن را حتی هر هفته حساب کنیم و این کار، چندان پیچیده نیست. تنها آماری که بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، می توانند هر هفته و حتی هر روز اعلام کنند، نرخ تورم است. 

این که بانک مرکزی، نرخ تورم را اعلام نمی کند، به خاطر این است که خجالت می کشد بگوید نرخ تورم فلان مقدار بوده است. اگر مقدار تورم، خوب بود بانک مرکزی سریع آن را اعلام و روی آن تبلیغات می کرد.

*وقتی که بانک مرکزی با وجود تعهدی که داده نرخ تورم را اعلام نمی کند، آیا همین انتشار ندادن آمار، می تواند تاثیر مثبتی داشته باشد، بازار را سر در گم کند و در مراحل بعدی افزایش تورم اتفاق نیفتد؟

-شاید مسئولان بانک مرکزی فکر کنند این طور است ولی عملاً این طور نیست. چون بازار، قیمت ها را دارد. الان یک بازاری یا یک برنج فروش، قیمت ها را دارد و خودشان می دانند با چه قیمتی خریده اند و چقدر افزایش قیمت اتفاق افتاده است.

بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، از آنها قیمت را می گیرند و نرخ تورم را محاسبه می کنند. الان که اعلام شده نرخ تورم سال 1399 در حد 36 درصد بوده، این طور نیست که انتظارات تورمی ایجاد کند و این طور نیست که باعث نگرانی مردم شود و دوباره یک موج تورمی به قیمت ها بدهد. اصلاً اینگونه نیست که دیر اعلام کردن یا زود اعلام کردن نرخ تورم، باعث تغییر شود.

*در بیانیه رسمی دیگری که در دی ماه 1399 صادر شد، بانک مرکزی بر کاهش و تعدیل انتظارات تورمی تاکید کرد و دوباره به حرکت به سمت تحقق تورم 22 درصدی هدفگذاری شده برای سال 1399 اشاره شد.

آیا به نظر شما، در سال 1399 اتفاقی نیفتاد که انتظارات تورمی را کنترل کند؟

-کنترل انتظارات تورمی این طور شکل می گیرد که مثلاً دولت اعلام کند در سال بعد سیاست های ارزی، متمرکز بر ثبات نرخ ارز است. این کار، انتظارات تورمی را می شکند یا اگر دولت اعلام کند که می خواهد تورم را مهار کند، انتظارات تورمی را می شکند.

چنین اظهار نظرهایی توسط رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد می تواند انتظارات تورمی را بشکند و انتظارات مثبت و غیر تورمی رخ بدهد.

*در عرصه بین المللی، بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد و ترامپ برای دوره دوم ریاست جمهوری، رای لازم را نیاورد. واقعاً این انتخاب، تاثیر خاصی بر اقتصاد ایران گذاشت و باعث کاهش انتظارات تورمی در ایران شد یا نه؟

-بله. انتخاب بایدن، انتظارات تورمی را شکست. اگر اتفاقی بیفتد و مطلوب باشد، انتظارات تورمی شکل نمی گیرد و اگر نامطلوب باشد انتظارات تورمی شکل می گیرد. وقتی که احتمال انتخاب ترامپ بالا رفت، نرخ ارز هم بالا رفت. در نتیجه انتظارات تورمی شکل گرفت.

وقتی بایدن انتخاب شد، نرخ ارز پایین آمد ولی بعد از آن که آمریکا اعلام کرد فعلاً وارد برجام (توافق هسته ای با ایران) نمی شود، انتظارات تورمی را شکل داد یعنی مردم و بازار، سیگنالی که گرفتند این بود که فعلاً نه درآمد ارزی ایران زیاد می شود، نه واردات ارزانی ممکن است رخ بدهد و نه این که دست دولت برای کنترل قیمت ها باز است. بنابراین، در این حالت انتظارات تورمی شکل گرفت. 

*آقای روحانی در روزهای آخر سال 1399 گفتند که سال 1400 قطعاً بهتر از سال 1399 خواهد بود. به نظر شما به عنوان اقتصادددان، وضعیت تورم و شاخص های کلیدی دیگر بهتر از سال 1399 خواهد شد؟

-باید یک اتفاقی رخ داده باشد تا ما بگوییم سال 1400 بهتر یا بدتر می شود. ما هیچ دلیلی برای بدتر شدن و وخامت نداریم. چون تحریم بر سر جای خودش هست و الان هم تحریم وجود دارد. از طرفی، صادرات ما هم کم و بیش در حال انجام است.

*برخی کارشناسان، بودجه سال 1400 را تورم زا می دانند. آیا این موضوع برای تشدید تورم اثر می گذارد؟

-ما باید حساب کنیم که بودجه چند درصد تولید ناخالص داخلی ایران است. بودجه اینقدر تاثیر ندارد و فقط عاملی برای ترساندن مردم شده وی گفته می شود بودجه، تورمی است. در حالی که ارقام بودجه، معمولاً رشد می کند.

اساساً به خاطر افزایش قیمت ها، هزینه خدمات دولت هم بالا می رود. بنابراین، چطور ممکن است که ما تورم داشته باشیم ولی بودجه ما رشد نکند. از طرف دیگر، دولت نیز، هر ساله می خواهد خدمات بیش تری ارائه کند. بنابراین، دولت بودجه بیش تری لازم دارد.

*آقای روحانی در اوایل سال 1399 گفته بود که از نظر تورم و رشد اقتصادی، سال 1399 بهتر از سال 1398 می شود. همچنین آقای اسحاق جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور) هم در دی ماه سال گذشته گفت «خیلی ها تهمت ناکارآمدی به این دولت می زنند ولی هر کسی و هر گروهی به جای این دولت بود نه تنها جمهوری اسلامی بلکه ایران را از دست می داد».

به اعتقاد شما آیا ما قابلیتی بیش از دولت فعلی در کشورمان نداریم که آقای جهانگیری این طور اظهار نظر کرده است؟

-اتفاقاً من فکر می کنم برعکس باشد یعنی دولت باید بهتر از وضع فعلی، اقدام می کرد و خیلی کم کاری شده. در همین دولت، نرخ دلار از 10 هزار تومان به 25 هزار تومان افزایش پیدا کرده است. سوال این است که آیا باید نرخ دلار 50 هزار تومان می شد.

اگر بحث رفع موانع تولید است، مقامات این دولت بگویند که کدام موانع تولید رفع شده. الان قیمت خودرو، شوینده ها و لوازم بهداشتی و خوراکی ها و آشامیدنی ها افزایش پیدا کرده است. 

بالاخره ما باید اثر سیاست های مفید دولت را در جایی ببینیم تا اعتقاد پیدا کنیم دولت به خوبی عمل کرده است. این که همه قیمت ها بالا رفته، هنر نیست. به نظر من، باید بهتر از این عمل می شد.

*این نوع اظهار نظر که آقای جهانگیری می گوید اگر گروه ما در دولت نبود ایران از دست می رفت چگونه است؟

-من شخصاً این نوع اظهار نظرها را نمی پسندم که ایران از دست می رفت یا بر باد می رفت. این مقامات دولت، اقتصاددان نیستند ولی این نوع صحبت ها در شأن یک سیاستمدار نیست.

اگر فرض کنیم افراد این دولت نبودند چه کسی می توانست باشد؟ هر گروه دیگری بود شاید همین اتفاقات رخ می داد. شاید این طور باید بیان کنند که هر کسی در این شرایط دولت را در اختیار داشت، بهتر از این نمی توانست ارز و قیمت ها را مدیریت کند ولی نباید بیان شود که اگر ما نبودیم ایران از دست می رفت.

مراسم تـودیع و معـارفه رئیـس کل بانـک مرکزی(2)