سکوت مرموز زن و شوهر پزشک در برابر دزدی‌های مرد آشنا

مدتی قبل بود که مردی به یک صرافی در خیابان جمهوری مراجعه و از مرد صراف خواست مقداری ارز خارجی که سه هزار دلار آمریکا، 2500 یورو و... به ارزش تقریبی 30 میلیون تومان را به ریال ایران تبدیل کند که مرد صراف به وی مشکوک شد و بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع داد و کارآگاهان خیلی زود مرد 42 ساله به نام «احمد» را دستگیر کردند.

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

به گزارش اختصاصی رکنا، احمد با انتقال به  کلانتری خود را سرایدار یک مجتمع مسکونی در شمال شهر معرفی و مدعی شد که ارزهای خارجی، متعلق به یکی از ساکنان خارجی مجتمع که تبعه یکی از کشورهای جنوب شرق آسیا بوده که در اختیار وی قرار گرفته تا آنها را به پول ایران تبدیل کند.

راز ثروت بادآورده سرایدار لو رفت

با توجه به اظهارات احمد، کارآگاهان به شناسایی این مجتمع مسکونی در منطقه بالای شهر پرداخته و در تحقیق از ساکنان شنیدند احمد سرایدار آنجا است و اطلاع پیدا کردند که مردی خارجی ساکن این مجتمع نیست و احمد دروغ می‌گوید.

احمد که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت، به سرقت اعتراف کرد و گفت: ارزهای خارجی را از خانه زن و شوهر پزشکی سرقت کردم که در داخل ساختمان زندگی می‌کنند.

کارآگاهان به مجتمع مسکونی مراجعه و این بار با شناسایی یک زن و شوهر پزشک و متخصص به عنوان صاحب پول‌های سرقتی، اطلاع پیدا کردند که آنان اطلاعی از سرقت نداشته و تصور هر کدام‌شان درباره کم شدن پول‌ها از خانه آن بوده که دیگری پول‌ها را از گاوصندوق برداشته و به همین علت موضوع را پیگیری نکرده‌اند.

در ادامه تحقیقات، مرد پزشک به کارآگاهان گفت: مدتی بود که علاوه بر کم شدن پول داخل گاوصندوق، متوجه کم شدن برخی از وسایل داخل خانه از قبیل یک تابلوفرش ، یک قالیچه دستباف و حتی گردنبند شده بودیم، اما تصور ما آن بود که این وسایل توسط یک خانم که کارهای خدماتی خانه را انجام می‌داد، برداشته شده که با توجه به نداشتن دلیل و همچنین زمان کافی برای طرح شکایت و تصور این موضوع که وی به علت فشار اقتصادی اقدام به برداشتن اموال از داخل خانه کرده، از طرح شکایت منصرف شدیم و از وی خواستیم دیگر برای کار به خانه‌مان نیاید.

سرایدار ساختمان دزد خانه زن و مرد پزشک بود

احمد، همه سرقت‌ها را پذیرفت، حتی گفت که انگشتر برلیانی را نیز دزدیده است و ادامه داد: در اوایل مهرماه بود که زن و شوهر پزشک به سفر خارج از کشور رفتند، پس از رفتن آنها در حالی که در حال تمیز کردن پله‌های داخل مجتمع بودم، متوجه شدم که آنها دسته کلید خانه‌شان را روی در جای گذاشته‌اند، به همین علت و بدون هیچگونه مشکلی داخل خانه شده و پس از پیدا کردن مدارک و دفترچه خرید گاوصندوق داخل خانه موفق به پیدا کردن رمز گاوصندوق شدم.

احمد در ادامه اظهاراتش گفت: آن روز هیچگونه سرقتی انجام ندادم و حتی پس از بستن در خانه و بازگشت زوج پزشک به تهران، موضوع جا ماندن دسته کلید را به آنها اطلاع داده و آنها نیز بسیار تشکر و قدردانی کردند تا اینکه تصمیم به انجام سرقت‌های خود از داخل خانه آنها گرفتم.

این سرایدار درباره نحوه سرقت‌های سریالی نیز به کارآگاهان گفت: با توجه به اطلاعات دقیقی که از زمان حضور و خروج زن و شوهر دکتر داشتم، هر بار که آنها از خانه خارج و به محل کارشان می‌رفتند، با دسته‌کلیدی که از روی دسته‌کلید اصلی آنها تهیه کرده بودم، به راحتی وارد خانه شده و هر بار مقادیری از پول‌های داخل گاوصندوق را سرقت می‌کردم، پس از چندین سرقت و با سوءاستفاده از اعتمادی که زوج دکتر به من داشتند، مطمئن بودم که آنها به هیچ عنوان از من شکایت نخواهند کرد و به همین علت اقدام به سرقت انگشتر برلیان، تابلوفرش، فرش دستباف و... از داخل خانه آنها کرده و در کمال تعجب متوجه شدم که حتی با وجود سرقت این اموال، آنها به هیچ عنوان طرح شکایتی درباره سرقت از خانه‌شان نکرده و اصلا این موضوع برای آنها مهم نیست.

بنابر این گزارش، با توجه به ارزش‌ بالای اموال و پول‌های سرقتی، احمد در اعترافاتش عنوان کرد که با استفاده از قسمتی از پول‌ها اقدام به خرید یک خانه در منطقه میدان امام حسین(ع) کرده که این خانه نیز از سوی پلیس شناسایی و به بازپرس پرونده اعلام شد و احمد با صدور قرار قانونی میلیاردی به زندان اعزام شد.

یک مقام پلیسی می‌گوید: زن و شوهران باید رابطه زیادی در زمینه مسایل زندگی‌شان داشته باشند و فاصله‌ها اجازه وقوع جرایم این چنینی را به فرصت‌طلبان ندهد.

وی درباره این پرونده گفت: هر دو زن و شوهر پزشک بوده و به خاطر مشغله کاری حتی به امور کوچک زندگی‌شان بی‌توجه بودند تا جایی که انگار فرصت در میان گذاشتن تصورات اشتباه‌شان با یکدیگر را نداشته‌اند و سرایدار با اطلاع از روحیه آنها دست به این سرقت‌ها می‌زد.

این کارشناس می‌گوید: خدا را شکر جنایت با فاجعه دیگری رخ نداده است و در حالی که همین سرایدار می‌توانست با استفاده از شرایط موجود هر جرمی را مرتکب شود، تنها به سرقت‌های سریالی دست زده است.

وقتی دسته کلید یک بار جا مانده و سرایدار آن را تحویل داده است، زوج خونسرد باید کلیدهای خانه را کاملا عوض می‌کردند، اما آنها با اعتماد بیجا شرایط سرقت را فراهم کرده‌اند و اگر مرد صراف به رفتارهای دزد شک نمی‌کرد، مشخص نبود این دزدی‌ها چه عاقبتی داشته باشد.‌