شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#مسئولیت

گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب: اسلام سیاسی در نظام اسلامی ایران تحقق پیدا کرده است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عنوان کردند: در مبعث سنگین‌ترین مسئولیت عالم وجود که مسئولیت هدایت بشر تا آخر عالم است بر دوش‌های پرتوان آن بزرگوار نهاده شد.

رهبر انقلاب  /  عید مبعث

به گزارش همشهری ‌آنلاین به نقل از فارس، سخنرانی رهبر معظّم انقلاب در روز عید مبعث، لحظاتی قبل پایان یافت. سخنان رهبر انقلاب به‌طور مستقیم از حساب‌های سایت رهبر انقلاب، شبکه خبر، شبکه یک سیما و رادیو ایران پخش شد.

محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی به شرح زیر است:

- تبریک عرض می‌کنم عید سعید و بزرگ مبعث را به همه ملت ایران و امت اسلامی و آزادگان عالم. عید مبعث عید همه عدالتخواهان جهان است و عید هشدار به امت اسلامی است.

- در مبعث در چنین روزی قلب مقدس پیامبر اعظم(ص) مخزن گران‌بهاترین امانت الهی شد، یعنی وحی الهی. و سنگین‌ترین مسئولیت عالم وجود،‌ بر دوش‌های پر توان آن بزرگوار نهاده شد که مسئولیت هدایت بشر تا آخر عالم است.

- البته این بعثت، هدیه‌ بزرگی هم بود به همه بشریت. بعثت به معنای برانگیختگی است. یعنی برانگیختگی انسان برگزیده پروردگار که رسول الهی است و این برانگیختگی همراه می‌شود با اتصال او به منبع لایزال علم و قدرت الهی که این حدث شدن پدیده عظیم رسالت و پیامبری است. بعد در مرحله بعد این برانگیختگی شخص پیغمبر به برانگیختگی مجموعه‌های بشری منتهی خواهد شد. یعنی پیغمبر اکرم و رسول الهی در هر دوره‌ای بعد که مبعوث می‌شود،‌ مجموعه‌های انسان را او به راه می‌اندازد و حرکت می‌دهد به‌سمت راهی نو به نیکبختی بشر.

- همه پیامبران در بعثت‌شان اهداف الهی وجود داشته که طبعاً هدف خود پیامبر هم به تبعیت از هدف خدا خواهد بود. در رأس همه این هدف‌ها توحید است.

- توحید هم می‌دانید فقط به‌معنای این نیست که انسان در ذهن خود عقیده پیدا کند که خدا یکی است. این هم هست ولی توحید معنای مهمی است که این به‌معنای حاکمیت الهی است. حاکمیت مطلق پروردگار در عالم تشریع و تکوین.

- توحید یعنی امر الهی نافذ دانسته شود در همه حوادث وجود و هم در عالم تشریع همه این حوادث و حالات ناشی از قدرت واحد پروردگار است. خب این هدف اصلی است. هدف‌های دیگری هم وجود دارد؛ تزکیه بشر یعنی پالایش روحی انسان‌ها از آلودگی‌ها و پیرایه‌هایی پست‌کننده و انحطاط آور.

- تعلیم انسان‌ها؛ استقرار عدالت، جامعه بشری با عدالت اداره می‌شود. این‌ها جزو اهداف مهم بعثت پیغمبران است.

- حیات طیبه؛ حیات طیبه به‌ معنای رشد و شکوفایی عقل و علم بشر از سویی و آرامش روحی بشر، آسایش مادی بشر، ‌امنیت محیط زندگی بشر و رفاه و شادکامی بشر و بالاتر از همه این‌ها تکامل معنوی و عروج روحی انسان. این‌ها هداف بعثت پیامبران است.

- البته در اینجا مورد بحث، غالبان پیامبران بزرگ الهی هستند. پیامبران دیگری هم بودند که گسیل می‌شدند به مناطق مختلف عالم.

- این هدف‌های دشوار چطور به‌دست می‌آید؟ اولاً  احتیاج دارد به یک برنامه‌ریزی گسترده برای مناسبات اجتماعی. یعنی اگر نبی حق در هر دوره‌ای بخواهد این اهداف را تحقق بخشد ناچار بایستی به تناسب این اهداف مناسبات اجتماعی تعیین کنند.

- مطلب دوم قدرت سیاسی است. یعنی این مناسبات را یک انسان منزوی که مردم را نصیحت می‌کند که نمی‌تواند بوجود بیاورد. قدرت نیاز است. پس نظام سیاسی بوجود می‌آید. هدف این است. حالا اینکه کدام پیغمبر توفیق این کار را پیدا کرد و کدام پیدا نکرد بحث دیگری است،‌ لکن هدف این بود چه چنین نظامی ایجاد کنند. در این نظام سیاسی،‌ آیین حکمرانی از کتاب خدا گرفته می‌شود.

- آن چیزی که منبع و منشأ حکمرانی است و برنامه‌های حکمرانی از آن گرفته می‌شود عبارت است از کتاب الهی. این اصول و اساس در آن است. همه برنامه‌های بشری در چارچوب این اصول باید باشد.

- لکن این دستور حکمرانی را چه کسی باید عمل کند. بدون وجود یک مدیریت و فرماندهی که اجرایی نمی‌شود. این مدیریت و راهبری اساسی مربوط به شخص پیغمبر است. همه پیغمبران مدیران و فرماندهانی هستند که بایستی حکمرانی دینی و الهی در جامعه که محصول بعثت پیغمبران است و با کتاب الهی ارائه می‌شود موظف هستند تحقق ببخشند.

- البته این فرماندهی و راهبری یک‌جور نیست؛ در برخی موارد خود پیغمبر شخص شخیص پیغمبر متکفل این فرماندهی است مثل حضرت داوود و پیمغبر گرامی اسلام خودشان در رأس قرار گرفتند. لکن در مواردی پیغمبر فردی را حاکم می‌کند.

- در قرآن آمده که مردم که زیر فشار بودند به پیغمبری رجوع کردند و گفتند فرماندهی را برای ما انتخاب کن و طالوت فرمانده شد. پس پیغمبر گرداننده اصلی است لکن اجرای کار به دست کسی دیگری غیر از پیغمبر است مثل طالوت. وقتی دیگر اینجور است که پیغمبر کسی را معین نمی‌کند بلکه خود او دارای موقعیتی است که امر او در حکومت نافذ است مثل حضرت یوسف.

- پس بعثت به‌معنای برانگیختگی پیغمبر است که با ارسال کتاب الهی و دستور حکمرانی الهی به پیغمبر نازل می‌شود و با این همراه است و  مفاد این حکمرانی را رسول الهی اعمال و اجرا و راهبری می‌کند به شکل‌های مختلفی که عرض کردیم و شاید شکل‌های دیگری باشد که ما در قرآن اثری از آن نمی‌بینیم.

- بنابراین دین با این نگاه گسترده، وقتی نگاه می‌کنیم عبارت است از مدیر مجموعه زندگی انسان. یعنی برنامه جامع نه برنامه شخصی و صرفاً عبادی و فردی انسان که برخی فکر می‌کنند دین مربوط به مسائل شخصی است و سایر مسائل از حوزه دین خارج است.

- طبعاً دین با این نگاه جامع مورد دشمنی هم قرار می‌گیرد. اشرار عالم با دین جامع مخالفت کرده‌اند. یا به این صورت که سعی کنند فرو بکاهند این منطقه عظیم را به مسائل شخصی یا اینکه علناً در مقابل دین بایستند.

- وقتی بعثت نبی اتفاق می‌افتد و نبی مبعوث می‌شود و سازوکار اجرای حکم الهی مطرح می‌شود مستکبران و مفسدان و اخلال‌گران زندگی بشر با او مخالفت می‌کنند. ظالمین مخالفت می‌کنند چون این ضد تسلط ناحق بر آحاد بشر است. اشرار عالم طبعاً‌ در مقابل پیغمبر می‌ایستند.

- امروز هم مشاهده می‌کند که در تبلیغات دشمنان از چیزی به نام اسلام سیاسی نام آورده می‌شد. اسلام سیاسی همین است که در نظام اسلامی ایران تحقق پیدا کرده است. اسلام سیاسی یعنی اسلامی که با تشکیل حکومت دستگاه‌های اقتصادی و ... بودجود می‌آورد و هویتی را برای یک ملت ایجاد می‌کند.ب نابراین تعریف قرآن از دین چنین چیزی است؛ این را نمی‌شود فروکاست به کارهای کوچک و اعمال عبادی محض.

- بنابراین بعثت حرکت عظیمی است که برنامه جامع و نجات‌بخش بشر را در اختیار انسان‌ها می‌گذارد و آن‌ها را آماده می‌کند برای حرکتی بزرگ. البته اینطور نیست که برانگیختی پیغمبر و راه‌بری او مردم را از تحرک در میدان برکنار کند. اینطور نیست. برانگیختگی پیامبر به برانگیختگی انسان‌ها منتهی می‌شود وانسان‌ها حرکت می‌کنند.

- اما راجع به مسائل انقلاب؛ انقلاب عظیم اسلامی در ایران مضمون بعثت را در دوره معاصر تجدید کرد. یعنی خداوند متعال به اما بزرگوار ما این توفیق را داد که خط مستمر بعثت نبوی را در این دوران با ابتکار و شجاعت و اندیشه بلند خود و با فداکاری خود پررنگ و نمایان کند. همان خط بعثت است که خب در طول زمان کم‌رنگ بود؛ امام بزرگوار توانست آن را پررنگ کند و جامعیت اسلام را در عمل نشان دهد و ابعاد اجتماعی و سیاسی دین را که به فراموشی سپرده شده بود را احیاء کرد.

- خب این انقلاب به پیروی از بعثت نبوی، بر ضد ظلم و استبداد و استکبار بود. طرفدار مظلومان بود؛ از هر آیین و دینی. طرفدار محرومان و مستضعفان بود از هر ملت و دین و مسلکی و در همه حال این انقلاب عموم بشریت را به صراط مستقیم اسلام دعوت کرد و این حرکت اساسی انقلاب این است.

- خب وقتی این انقلاب تشکیل شد و نظامی را بر این اساس بوجود آورد که جمهوری اسلامی است، همان حادثه‌ای که برای پیغمبران رخ داد مشاهده شد، یعنی اشرار عالم و مجرمین عالم در مقابل این انقلاب صف کشیدند.

- این البته خلاف انتظار ما هم نبود. از ابتدا هم توقع نداشتیم با انقلاب سازگاری نشان دهند. از اول هم مشخص بود که مقابله می‌کنند. معلوم بود امثال آمریکا و شوروی آن روز با چنین انقلابی مقابله می‌کنند.

- این مقابله قطعاً‌ وجود دارد،‌منتها در این قضیه مثل همه جا تحریف و دروغ‌گویی را رایج کردن. گفتند جمهوری اسلامی با همه جا سر ناسازگاری دارد. این خلاف و دروغ است. ما از قرآن یاد گرفتیم که با آن‌هایی که سر دشمنی ندارند خوش رفتاری کنیم. قرآن می‌فرماید کفاری که با شما سر ستیزه ندارند شما به این‌ها نیکی کنید و خوش رفتاری کنید.

- اینطور نیست که اینکه می‌گویند جمهوری اسلامی سر ستیزه با همه دارد،‌ نخیر ما با هر کسی که با ما سر ستیز ندارد مشکلی نداریم. تأکید قرآن دشمنان است نه کسانی که دین‌شان فرق می‌کند. گروهی از این روشنفکرنماها عنوان دگراندیش را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دادند. من گفتم این مسئله ما نیست ما با اندیشه شما کاری نداریم. دشمنی نباید بکنید. قرآن روی دشمنی تأکید می‌کند.

- قرآن می‌فرماید کسانی که دشمن من و شما هستند را به دوستی نگیرید.

- ایجاد سلاح و اقتدار که در قرآن آمده برای ترساندن دشمن است. بحث غیر دشمن نیست. بنابراین تکیه اسلام در مواجهه با دشمن فعال است. حالا این دشمنان را از  اول انقلاب تجربه کرده‌ایم. با اینکه از ابتدا جمهوری اسلامی خیلی گذشت کرد امّا توطئه‌ها شروع شد. بیش از همه آمریکا.

- دو عنصر مهم برای مواجهه با این دشمنی لازم است. بنده همیشه توصیه کرده‌ام و باز هم توصیه می‌کنم. یکی بصیرت و دومی صبر و استقامت. این دو عنصر اگر وجود داشت دشمن هیچ کاری نمی تواند بکند و هیچ لطمه‌ای نمی‌تواند بزند و هیچ توفیقی به‌دست نخواهد آورد. بصیرت و صبر.

- بصیرت یعنی چه؟ یعنی تیزبین بودن و راه درست را شناختن. انسان گاهی اشتباه می‌کند. حالا انسان‌های ابتدایی و تازه‌کار که احتمال اشتباه‌شان بیشتر است، آدم‌های مجرب هم گاهی اشتباه می‌کنند. بایستی مراقبت کرد که در شناخت راه درست اشتباه نکند انسان. در غبارآلودگی فتنه‌ها بتواند راه درست را تشخیص دهد. صبر یعنی استقامت در این راه و زاویه پیدا نکردن با این صراط مستقیم و پای فشردن بر آن. صبر را بد معنا نکنند. البته غالباً یا دشمنان یا کسانی که آگاهی ندارند صبر را بد معنا می‌کنند. صبر یعنی اینکه انسان متوقف نشود.

- اگر این دو خصوصیت وجود داشته باشد دشمن غالب نمی‌شود. یکی از راه‌هایی که بتوان این دو خصوصیت را در جامعه حفظ کند، عبارت است از تواصی. مردم یکدیگر را تواصی کنند؛ این زنجیره تواصی و توصیه به راه حق و صبر، این همه را نگه می‌دارد. اگر تواصی به صبر و حق در جامعه وجود داشته باشد این جامعه به آسانی دستخوش تحرکات دشمن نخواهد شد. اما اگر این جریان تواصی که زنجیره محافظت مومنان است قطع شود، قطعاً‌ خسارت خواهد رسید.