شهرخبر

کابوس عین‌الاسد هنوز زنده است/شاهدان عینی روایت کردند

به گزارش منیبان؛ به نقل از تارنمای این شبکه خبری آمریکایی، دیوید مارتین از خبرنگاران سی بی اس، با سربازانی که در زمانی حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد، در آنجا حضور داشتند صحبت کرده است.

به نوشته سی بی اس، در ۱۳ ماه گذشته دو کشور به طرز خطرناکی به جنگ نزدیک شدند. ماجرا از حمله(تروریستی) هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی آغاز شد طی آن ، سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی سپاه قدس این به شهادت رسید و این ماجرا، با حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکایی عین الاسد در عراق پایان یافت. این بزرگترین حمله موشکی بالستیک به آمریکایی ها بوده است.

ژنرال فرانک مکنزی فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در خاورمیانه درمورد حمله موشکی سال گذشته ایران به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد عراق گفت: در صورت تخلیه نشدن این پایگاه، ممکن بود ۲۰ تا ۳۰ هواپیما و ۱۵۰ نیروی آمریکایی را در آن حمله از دست دهیم.

تارنمای شبکه سی بی اس آمریا نوشت حمله موشک سال گذشته ایران به پایگاه نظامی عین الاسد متعلق به نیروهای آمریکایی در عراق، بزرگترین حمله موشکی بود که تاکنون علیه آمریکایی ها انجام شده است. یازده موشک ایران به این پایگاه که تا قبل از حمله دو هزار نیروی آمریکایی در آن مستقر بود، اصابت کرد.

ژنرال مکنزی یک سال بعد از حمله موشکی ایران، مدعی شده است اگر در آن حمله نیروهای آمریکایی جان خود را از دست می داند، ما دست به اقدام تلافی جویانه می زدیم.

این فرمانده عالی با بیان اینکه ترامپ رئیس جمهوری وقت آمریکا دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرد، مدعی شد: ما گزارش های اطلاعاتی دریافت کردیم مبنی بر اینکه سردار قاسم سلیمانی جریان های مختلف حمله علیه نیروهای ما در عراق، سفارت ما و پایگاه های ما در آن کشور را احتمالا در عرض چند ساعت و شاید چند روز هدایت می کرد.

وی تاکید کرد که اگر آمریکایی ها در جریان آن حمله کشته می شدند، ما برنامه ای برای تلافی داشتیم.

براساس این گزارش ،بیش از یکصد نیروی آمریکایی که در معرض حمله عین الاسد قرار گرفتند، دچار آسیب های مغزی شدید ناشی از انفجارهای قوی موشک های ایران شدند.

اَلن جانسون سرگرد ارتش آمریکا گفت که هنوز سردرد دارد، گوش هایش زنگ می زند و کابوس می بیند. وی نمی داند که چطور زنده مانده است.

به گفته منابع آمریکایی، بیش از یکصد سرباز آمریکایی با وجود اینکه در پیشرفته ترین سنگرهای زیرزمینی مخفی شده بودند، اما به دلیل شدت بسیار بالای انفجارها، دچار آسیب های مغزی جدی شدند.

 شبکه سی بی اس نیوز برای نخستین بار فیلم حمله ایران به پایگاه عین الاسد را منتشر کرده و با نیروهایی که در آن شب در پایگاه حضور داشتند صحبت کرده است.

«آلن جانسون» سرگرد ارتش آمریکا و از کسانی که در عین الاسد حضور داشت، همان شب در فیلمی که برای پسرش ضبط کرده است، می گوید: سلام رفیق. هنگامی که این فیلم را می بینی اتفاق بدی برای پدر تو در شب قبل رخ داده است. 

چند ساعت پس از آنکه سرگرد جانسون آن پیام را برای پسرش ضبط کرد، موشک های بالستیک ایرانی بر روی پایگاه هوایی الاسد در عراق که دو هزار سرباز آمریکایی در آن مستقر بودند، فرود آمدند. همزمان با ضبط حمله توسط یک پهپاد، آمریکایی های گرفتار نمی توانستند کاری کنند جز دویدن یا پناه گرفتن. هر موشک کلاهکی به وزن بیش از یک هزار پوند داشت.

آلن جانسون در این خصوص گفت: کلمات نمی توانند میزان انرژی آزاد شده توسط این موشک ها را توصیف کنند و افزود: من در حال پناه گرفتن در پناهگاهی بودم که برای محافظت از سربازان در برابر کلاهک های بسیار کوچکتر با وزن تنها ۶۰ پوند طراحی شده بود. پس از موج انفجار و آوار حالا نوبت شعله های آتش بود.

جانسون در مورد آتش پس از انفجار توضیح داد: آتش بالای سنگرها در حال شعله ور شدن بود و مساحتی به اندازه ۷۰ فوت را در هوا گرفته بود و پناهگاه های ما هیچ حفاظی در برابر آتش نداشت.

ما قرار بود در آتش بسوزیم تا بمیریم. به همین دلیل شروع به پایین رفتن به سمت زیرزمین کردیم و از همه سربازان دیگر می خواستیم که پناه بگیرند که در همین حین بار دیگر صدای انفجار بزرگی آمد.

جانسون در ادامه افزود: هنگامی که به پناهگاه رسیدیم متوجه شدیم ۴۰ نفر دیگر هم در تلاش هستند خود را به این پناهگاه که برای ۱۰ نفر ساخته شده، برسانند. آنجا بود که من به خودم گفتم باید به این پناهگاه بروم و شروع به هل دادن جمعیت کردم.

سرگرد جانسون می گوید هنوز سردرد دارد، گوش هایش زنگ می زند و کابوس می بیند. او می گوید که نمی داند که چطور زنده مانده است.

در بخشی از این گزارش، خبرنگار سی بی اس از تجربه سرگرد جانسون در زمان حمله موشکی ایران سوال می کند.

دیوید مارتین خبرنگار سی بی اس: اما هنگامی که شما در حال دویدن میان سنگرها بودید، شانس بود که شما زنده ماندید؟ 

جانسون: شانس. تنها چیزی که در واقع می توانم به آن فکر کنم این است که دست خدا ما را محافظت کرده است. زیرا واقعا هیچ کس نباید چنین تجربه ای داشته باشد. 

فرانک مکنزی در این خصوص گفت: اگر حرکت صحیحی انجام نمی دادیم، اتفاقاتی رخ می داد که می توانست ما را به سوی جنگ بکشاند.

مکنزی که فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه برعهده داشت و در زمان حمله به عین الاسد از مقر خود در تامپای فلوریدا این وضعیت را رصد می کرد افزود: با آغاز حمله، وزیر دفاع ورود کرد و کمی بعد رئیس جمهوری وارد گفت و گو شد و ما در حال گوش دادن به گزارش حمله موشکی بودیم. 

مارتین: آیا شما تا به حال شاهد چنین حمله ای بودید؟ 

مکنزی: من هرگز چنین چیزی ندیده بودم که موشک های واقعی به سمت نیروهای ما شلیک شوند.  

حمله ایران به عین الاسد به تلافی عملیات ناگهانی آمریکا انجام شد که ترامپ 6 شب پیشتر دستور آن را داده بود؛ حمله پهپادی که سردار قاسم سلیمانی را به شهادت رساند.

جانسون به یاد می آورد که افسر اطلاعاتی او کنار کشید و گفت: من خبرهای بدی برای شما دارم. ما اطلاعاتی داریم که ایران در حال سوخت رسانی به 27 موشک بالستیک میان برد است و هدف آنها با خاک یکسان کردن این پایگاه است و ممکن است زنده نمانیم.

سرهنگ دوم تیم گارلند از دیگر نیروهای حاضر در عین الاسد گفت: این یک تهدید کاملا متفاوت بود. 

گارلند که فرماندهی یک گردان را در عین السد برعهده داشت، در پاسخ به این سوال که آیا پایگاه قابلیت دفاع در برابر موشک های بالستیک را داشت، گفت: خیر، این یک تهدید بی سابقه بود. 

سرهنگ دوم استیسی کالمن که از دیگر حاضران در عین الاسد در زمان حمله ایران بود، تنها دفاع واقعی در برابر حمله موشک های بالستیک را فرار عنوان کرد و گفت: ما باید کاری می کردیم که نیروها بمانند و از توان جنگی خود بهره ببریم. 

مارتین: فکر می کردی قرار است برای افرادی که می گفتی بمانند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

کالمن: صادقانه بگویم فکر نمی کردم زنده بمانیم.

جان هینز هم که در شب حمله در عین الاسد بود، می گوید زمان حمله ساعت 1:45 دقیقه نیمه شب بود اما با فرود نخستین موشک مثل این است که خورشید بلافاصله طلوع کرد. 

در نهایت پس از 80 دقیقه حمله به پایان رسید و تلفات بررسی شد. 

پس از پایان حمله، پزشکان نظامی برای بیش از 100 نفر ضربه مغزی تشخیص دادند. 

مارتین از جانسون پرسید: آیا هنوز اثرات آن حمله باقی مانده است؟ 

جانسون: هر روز سردرد داردم، گوشم سوت می کشد. دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شده ام و سعی می کنم آن را بپذیرم. من هنوز کابوس می بینم.