شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ریاست جمهوری#انتخابات

توصیه های یک کاندیدای ریاست جمهوری

حسن سبحانی
توصیه های یک کاندیدای ریاست جمهوری

این اقتصاددان و کاندید احتمالی ریاست جمهوری 1400 معتقد است که مردم باید در انتخابات پیشرو مبادرت به انتخاب مجرب “معمار”  و نه محترم “بنا” نمایند.

در جامعه ای که از یک طرف احزاب فعال در گذر زمان وجود ندارد و اصولا مواضع احزاب جز در فصل انتخابات مطرح نمی شوند که بتوان در باره شفاف بودن و یا چگونگی آن ها اظهار نظر و به موقع مقتضی هم برای حمایت از برنامه های حزب مورد توجه اقدام نمود و در عین حال از طرف دیگر، افراد رئیسه کشور همچون رئیس جمهور با انتخابات تعیین می شوند، برای کسانی امثال حقیر که عمرمان را برای متجلی شدن ارزش های انسانی و امید به ارتقاء کرامت انسان از طریق رشد مادی و اعتلاء معنوی وی در بستر قانون اساسی گذرانده ایم چه راهی جز به میدان آوردن اندک “آبرو و حیثیتی” که خداوند احتمالا نصیبمان  کرده باشد برای به صحنه آمدن و اعلام آمادگی با قصد کمک به تغییرات ضروری و کاهش آلام ملت از طریق رشد و توسعه اقتصادی، باقی مانده است؟

اما انتخابات عرصه حضور صرفا داوطلبان و در معرض قرار دادن خودشان برای ارزیابی نیست. به زعم من داوطلب شدن برای انتخاباتی که در آن “داوطلبان” تا چند هفته قبل از روز اخذ رای  نمی دانند که آیا اصولا مسئولان ذیربط امکان  حضورشان را می پذیرند یا خیر، خود یک “فداکاری ملی” است. از این روی، وجه دیگر انتخابات در محیط سیاسی ما، همکاری و پشتیبانی و مجاهدت شخصیت های ملی و مذهبی و روشنفکران و سیاسیون و احزاب و اصحاب رسانه و بالاخره آحاد مردمی است که بدون اراده آن ها برای کمک به داوطلب، ملزومات فراهم آمدن شرایط پیروزی رقم نمی خورد.

به عبارت دیگر برای رسیدن به شرایطی که امکان تغییرات در عرصه های حیات اجتماعی ملت را فراهم آورد، به یک سرمایه گزاری مشترک احتیاج است. داوطلبان باید “سرمایه ملی” خود را و ملت باید “ممکن نمودن شنیده شدن صدا و باور ها” ی معطوف به آن سرمایه حیثیتی متراکم شده در گذر زمان را، به عرصه بیاورند. این روشی ممکن در محیطی است که مافیای ثروت و قدرت و رسانه اجازه طرح و به گوش رسیدن هیچ صدا و سخنی را جز آنچه که به نفع خود می پندارد نمی دهد. 
نباید از این مهم غفلت کرد که شنیده شدن صداها به پژواک آن ها مرتبط است. بنابر این منطقی است تا پژواک دهنده و مفسر و مروج صداهایی باشیم که عقلا آن ها را می پسندیم.

با وجودی که به جد باور دارم در اقتصاد کشورها و بخصوص کشور های توسعه نیافته، دولت ها نقش برجسته ای در زمینه سازی برای بهره مندی مردم از استعداد ها و امکانات مادی و معنوی خویش بر عهده دارند اما این به معنای آن نیست که معتقد باشم ملت بدون اراده و کار و کوشش بی وقفه خود،می تواند صرفا با تکیه بر اقدامات دولت، رشد و مآلا توسعه را تجربه نماید. این نکته را از آن حیث می گویم که در بخش هایی از جامعه، این تصور نهادی شده است که این دولت است که همه کار ها را در دست و همه اختیارات را در آستین و همه امور را بر عهده دارد و لذا صرفنظر از نوع اقدامات ملت و گزینش ها و کنش های آن، دولت می تواند و باید تمامی کار های توسعه ای را از جانب ملت به پیش ببرد. تصوری که غلط است و با تعارفاتی که دولت ها به مردم کرده اند بر عمق و نادرستی آن در طی زمان اضافه هم شده است.

اینکه این حقیر همواره عرض می کنم در اقتصاد فلاکت بار ایران، شرط لازم آن است که نخست نرخ رشد تخریب کم و مهار شود تا زمان رونق زمینه سازی شود و نمی توان انتظار داشت بدون نظم بخشی به خرابی ها و بهم ریختگی های موجود،گشایشی در اوضاع و احوال عمومی رخ دهد، اشاره به ضرورت اصلاح همین تصور “همه کاره بودن دولت “و “هیچ کاره بودن ملت “است. 

بر این اساس یادآوری این نکته مهم لازم است که نقطه شروع این عزیمت از رکود به رونق، از  مبداء ملت آغاز می شود. ملت باید برای نجات نسبی از شرایط اقتصادی، اجتماعی موجود، مقدمتا و به عنوان شرط لازم در مقطع انتخاب رئیس دولت، مبادرت به انتخاب از مجربان “معمار”  و نه اهتمام به انتخاب از محترمان “بنا” بنماید. زیرا ما به طراحی سیستمی و نه به ساخت و ساز مکانیکی نیاز داریم. بدیهی است همانطور که “دندان ساز تجربی” را جایگزین “دندانپزشک حاذق و تحصیلکرده” نمی کنیم، نباید کار سخت و پیچیده “معماری” اقتصاد بهم ریخته ایران را، بر عهده “بنایی” و متصدیان تجربی اقتصاد شنیده، قرار دهیم و آنگاه منتظر بمانیم تا گشایش اقتصادی ماندگاری حاصل آید، که گفته اند مومن از یک سوراخ نباید بیش از یک بار ( و برای خیلی ها بیش از چند بار )گزیده شود.

پایان/