شهرخبر

به مناسبت سالروز بازگشت امام به قم

روایتی متفاوت , خواندنی از دلایل بازگشت امام به قم 

حدود یک ماهی از بازگشت امام به کشور می گذشت که ایشان قصد رفتن و اقامت در قم را کردند؛ شهری که امام علقه ای ویژه به آن داشت، خبر به گوش مردم رسید. شهر را چراغانی کردند و ساعت ها پیش از رسیدن امام، به انتظار نشستند...

امام خمینی

 به گزارش همشهری آنلاین به نقل از جماران، پانزده سال دوری و فراق از شهری که امام علاقه ای ویژه به آن داشت، به پایان رسیده بود و حالا امام در آستانه ورودی شهر بود که خبر دهان به دهان چرخید، امام به منظریه رسید، ماشین در نزدیکی میدان ورودی شهر قم است، برخی از حال رفته اند و بر روی دست جمعیت رهسپار می شوند، امام به خیابان منتهی به حرم رسیده است، فاصله ای تا فیضیه نمانده، جمعیت موج می زند.

انتظار خاستگاه انقلاب به پایان رسیده است، دهم اسفندماه، هوای شاید نه چندان سرد و شاید حتی گرم از شعف حضور مردی بزرگ در تاریخ جهان، فیضیه مملو از جمعیت است، اطراف آن هم و حتی کیلومترها آنطرف‌تر، اطراف مسجد امام حسن عسکری(ع) و خیابان ارم و تمامی خیابان‌های منتهی به مدرسه فیضیه... مسیر پر از گل و عنبر و دود اسفند است.

زنان با چادرهای گلدار که گوشه آن را به دهان گرفته اند کودک خود را در آغوش گرفته‌ اند و برخی از مردان فرزندان خود را بر روی شانه‌ها قرار داده‌ اند که در دستانشان عکسی از امام یا شاخه گلی است و آمده‌اند تا تاریخی ترین لحظه زندگی خود را نظاره گر باشند و تاریخی زنده برای شاید چند نسل بعد.

متن زیر گفتگویی است که درباره حال و هوای آن روز با آیت الله مسعودی خمینی انجام شده است:

چه شد که امام تصمیم گرفتند در دهم اسفندماه عازم قم شوند؟

امام خمینی(س) در دوازدهم ۱۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ بعد از چند ماه اقامت در فرانسه به ایران آمدند و قبل از ورود نیز ایشان در همان فرانسه شورای انقلاب را تشکیل داده بودند که این بدان معنا بود که ایشان کاملا مطمئن بودند که دستگاه پهلوی برچیده می‌شود.

امام بعد از ورود به ایران در مدرسه علوی اقامت کردند و قبل از اینکه به ایران بیایند از برادر خود آیت الله پسندیده خواسته بودند که منزلی برای ایشان تهیه کند که نه بالای شهر باشد و نه پائین شهر، زیرا نمی‌خواستند در خانه‌های طاغوتی بالای شهر ساکن باشند و از سویی دیگر نمی‌خواستند در پائین شهر باشد که برای رفت و آمد مردم مشکلی ایجاد شود.

مدرسه علوی تقریبا در وسط شهر بود. امام بعد از قریب یک ماه اقامت در تهران در دهم اسفندماه به قم آمدند. که علت اصلی این سفر نیز این بود که ایشان معتقد بودند حالا که دستگاه طاغوتی برچیده شده و مدیریت اجرایی به افراد مدیر و مدبر سپرده شده و روحانیت به کار خود که همان تبلیغ دین و قانونگذاری بر اساس احکام الهی است برود.

گفته شما به این معنا است که امام خمینی(س) نمی‌خواستند وارد سیاست شوند؟

نه! مسئله این بود که امام خمینی(س) معتقد بودند ارکان نظام مانند نخست وزیری و اینها به دست افراد با تدبیر و مدیر و مدبر باشد و ایشان نقش رهبری و هدایت را داشته باشند. از سویی دیگر امام نسبت به اهالی قم اهتمام ویژه‌ای داشته و شهر قم را جایی می‌ دانستند که انقلاب از آنجا آغاز شده و این هم دلیلی دیگر بود که ایشان از تهران به قم آمدند.

مدت اقامت امام خمینی(س) در قم و اقداماتی که در مدت اقامت انجام دادند چه بود؟

امام خمینی(س) مدت ۱۱ ماه در قم ساکن بودند و در این مدت شاید قریب به هزار جلسه برگزار کردند و انتخاب نخست وزیر و رفراندوم و برخی از اتفاقات دیگر زمانی رخ داد که امام خمینی(س) در قم ساکن بودند و از همین جا رهبری انقلاب را بر عهده داشتند و همچنین ایشان در این مدت تقریبا هر شب به منزل مبارزین و علما برای بازدید می‌رفتند و حتی یادم هست یک شب ایشان با یک ماشین پژو ۵۰۴ سبز رنگ به منزل من آمدند و نکته بسیار جالب این است که ایشان در آن زمان که تقریبا ۷۶ ساله بودند تمام کارها و امور و جلسات را شخصا انجام می‌دادند.

امام خمینی(س) در جلساتی که با علما و بزرگان داشتند بیشتر بر چه مطالبی تاکید می‌کردند؟

اینها دیگر مطالبی است که من نمی توانم راجع به آن صحبت کنم.

محل اقامت امام خمینی(س) در قم کجا بود؟

امام خمینی(س) چند روز ابتدایی ورود به قم را در منزل آیت الله اشراقی که در دور شهر واقع بود ساکن بودند و بعد از آن با توجه به اینکه منزل کوچک بود و امکان پذیرایی از مردمی که به دیدار امام می‌ آمدند وجود نداشت، ایشان به منزل آیت الله یزدی که در خیابان بهار و در کنار منزل آیت الله طباطبایی بود نقل مکان کردند که وقتی مردم برای دیدار ایشان می‌ آمدند امام از پشت بام منزل با مردم دیدار و سخن می‌گفت.

امام بعد از ورود به قم برای اولین بار به کجا رفتند؟

ایشان بعد از ورود، به مدرسه فیضیه رفتند و در جمع مردم سخنرانی کردند و ایشان تاکید داشتند که انقلاب متعلق به مردم است و این مردم هستند که پشتیبان انقلاب بوده و هستند.

با توجه به وجود بارگاه ملکوتی حرم حضرت معصومه(س)، چرا امام خمینی(س) مدرسه فیضیه را برای سخنرانی انتخاب کردند؟

دلیل اول این بود که روحانیون و طلاب مدرسه فیضیه در شکل گیری انقلاب نقش بسزایی داشتند و از سویی دیگر عبور و مرور در مدرسه فیضیه بهتر انجام می‌شود و همچنین امام(س) نمی‌خواستند مانع زیارت مردم شوند و هرکس می‌خواست می‌توانست بعد از زیارت به مدرسه فیضیه برود.

علت بازگشت مجدد امام به تهران چه بود؟

باید بگویم که امام خمینی(س) آمده بودند که در قم بمانند اما بعد از یازده ماه اقامت یک عارضه قلبی برای ایشان ایجاد شد که دکترهایی که برای ویزیت ایشان به قم آمده بودند تشخیص دادند که ایشان برای درمان باید به تهران برود و همین شد که امام به تهران رفتند و بعد از آن با توجه به شرایط ایجاد شده، امام خمینی(س) اینگونه تشخیص دادند که باید در تهران بمانند و انقلاب را از آنجا اداره کنند.

برنامه ریزی‌های لازم برای ورود امام به قم توسط چه کسانی صورت گرفت؟

من در آن زمان رابط امام و آیت الله پسندیده بودم و وقتی ایشان مطلع شدند که امام قصد عزیمت به قم را دارند کمیته استقبال از افرادی چون آیت الله یزدی، آیت الله شرعی و برخی از اعضای جامعه مدرسین در آن حضور داشتند تشکیل شد.

نحوه استقبال به چه شکل بود؟

باید بگویم که شاید در آن زمان نزدیک به یک میلیون نفر برای استقبال امام خمینی(س) در قم در رفت و آمد بودند و در زمان ورود امام نیز بسیاری از افراد حتی تا منظریه نیز برای استقبال آمده بودند و امام را تا قم همراهی کردند.

خاطراتی از زمان اقامت امام خمینی (س) که برای شما بسیار جالب باشد را در ذهن دارید؟

بله! یادم هست که یک شب امام خمینی(س) وقتی متوجه شدند که در مسجدی در سه راه خورشید جشن است که البته الان یادم نیست جشن به چه مناسبتی بود، ایشان گفتند برویم و در کنار مردم در جشن شرکت کنیم.

یادم هست در آن زمان شیخ علی اصغر مروارید به منبر رفتند و برای اینکه شب عید بود و می‌ خواستند امام را بخندانند در آغاز سخنرانی گفتند «بسم الله الرحیم»، بعد مکث کردند و دوباره گفتند «بسم الله الرحیم»، در این هنگام آیت الله مروارید ادامه داد شخصی به بالای منبر می‌رود و به جای «بسم الله الرحمن الرحیم» می گوید «بسم الله الرحیم» که شخصی از پائین منبر به ایشان تذکر می‌ دهند که «الرحمانش» را هم بگو که در این هنگام منبری با لهجه خاصی می‌ گوید «دیدم چرا اینقدر جمله کوتاه شده بود»، همین شوخی و مزاح آقای مروارید باعث خنده امام شد.

 همچنین یادم هست که شب امام خمینی(س) با آیت الله اشراقی، من و عده‌ای دیگر به منزل آیت الله پسندیده که در گذر قلعه است رفتیم هنگامی که امام بلند شدند تا به منزل کسی دیگر بروند هنگام خروج گفتند منزل و زندگی ما باید به سادگی همین خانه باشد و هنگامی که آیت الله اشراقی به ایشان گفت الان دیگر شما یک شخصیت و جایگاه خاصی دارید، امام مجدد برگفته خود تاکید کردند که «زندگی و خانه ما باید ساده باشد».